نظرات ارسالی
|
فرستنده:محمودرزاقي-ن
1393/02/17
|
حدیث گهربار از پیامبر اکرم (ص) در باب نماز
* نماز معراج مؤمن است *
* نماز نور مؤمن است *
* نماز پرچم اسلام است *
* نماز ستون دین است *
* نماز کلیدبهشت است *
* روشنی چشم من در نماز است *
* نماز سلاح مؤمن علیه کافر است *
* نماز چهرۀ شیطان راسیاه می کند *
* نماز کفاره گناهان است *
* نماز جواز عبور از پل صراط است *
|
فرستنده:سروش
1393/02/15
|
چرا ما ايراني ها اينقدر بد رانندگي مي کنيم ؟
يکي از پديده هاي رايج در تمامي شهرهاي بزرگ به خصوص پايتخت، رانندگي و رويه عمومي افرادي است که هدايت وسيله نقليه را برعهده دارند. اين موضوع که از آن به فرهنگ رانندگي تعبير مي شود، بسته به شرايط هر شهر و ساکنان آن متفاوت است. در تهران، فرهنگ رانندگي تبديل به نوعي رقابت، خشونت و انجام رفتارهاي غيرعادي شده است و اين موضوع به تصادف هاي مرگبار دامن مي زند.
بر اساس آمار، در سال 1391 از ابتداي فروردين تا ابتداي دي ماه 14 هزار و 126 نفربه خاطر تصادف رانندگي جان باخته اند. اين رقم، از مرگ 51 ايراني در هر 24 ساعت حکايت مي کند. اين تعداد مرگ که طي امسال بر اثر تصادف رانندگي به وجود آمده، در مسيرهاي مختلفي صورت گرفته است. به اين ترتيب که 8718 نفر در جاده ها و اتوبان هاي برون شهري،3937 نفر در خيابان هاي داخل شهر، 1397 نفر در جاده هاي روستايي و 74 نفردر ديگر مسيرها جان خود را از دست داده اند. در اين بين، در استان تهران 1102 نفر به خاطر تصادف هاي رانندگي فوت کرده اند.
آمارها نشان ميدهد حدود 90 درصد تصادفهايي که صورت مي گيرد، با خصوصيات اخلاقي و رفتاري راننده ها ارتباط مستقيم دارد. به عبارت ديگر، افکار و اخلاقي که راننده ها در زندگي دارند، روي رانندگي آنها تاثير مي گذارد و همين ويژگي هايي رفتاري عامل بسيار مهم و تعيين کننده اي براي وقوع تصادف است. آمارها بيانگر اين است که جدا از آسيب هاي جاني و مالي که به خاطر تصادف¬ها به راننده ها و خودروهاي آنها وارد مي شود، دست کم 1500 نفر در سال به خاطر درگيري هاي ناشي از خشونت در رانندگي آسيب مي بينند.
موضوع اصلي اين است که رانندگان در برخي مواقع، به جاي اينکه در زمينه راندن و هدايت خودرويي تلاش کنند که پشت فرمان آن نشسته اند، به دنبال کارهاي ديگري هستند که بخشي از اين کارها خشونت محسوب مي شود.
- حرکات مارپيچي خطرناک و پشت سر هم.
- سبقت گرفتن از سمت راست با سرعت زياد و فاصله اندک با ساير خودروها.
- بوق زدن¬هاي بيش از اندازه و بي دليل.
- فرياد زدن، استفاده از کلمات توهين آميز و تهديد راننده هاي ديگر با حرکت سر يا دست.
- مسابقه دادن با ديگر خودروها با هدف خودنمايي.
- حرکت با سرعت بسيار آرام جلوي خودروهاي ديگر به منظور آزار دادن.
- نگهداشتن خودرو در محل نامناسب و درگيري فيزيکي با ديگر راننده ها.
- تغيير جهت ناگهاني خودرو بدون استفاده از راهنما يا رعايت حق تقدم.
- چراغ زدن يا بوق زدن به منظور اعتراض يا آزار ديگر راننده ها.
- تلاش براي ترساندن و منحرف کردن ديگر خودروها.
- ترمز کردن ناگهاني، بي دليل و بدون علامت دادن.
البته مي توان به اين فهرست کارهاي ديگري نيز اضافه کرد. برخي از کارشناسان تعداد رفتارهاي خشونت آميز در رانندگي را بيش از 38 مورد دانسته اند. براي نمونه، اگر راننده اي هنگام سبقت گرفتن بيش از اندازه چراغ بزند و باعث ترس يا احساس ناخوشايند در راننده جلويي شود، مصداق خشونت در رانندگي است. ولي آنچه در بالا آمد، بخشي از عمده ترين حرکاتي است که مصداق خشونت در رانندگي محسوب مي شود.
نکته اين است که چه عامل يا عواملي موجب مي شود که يک راننده دست به خشونت بزند. در نظر داشته باشيم در تهران هزاران خودرو در حال حرکت هستند و اگر اين خودروها در بهترين شرايط نيز حرکت کنند، باز هم احتمال به وجود آمدن تصادف يا اتفاق هاي مشابه زياد است. چه برسد به اينکه رانندگان به عمد دست به خشونت نيز بزنند. بنابراين ضروري به نظر مي رسد که عوامل ايجاد کننده خشونت شناسايي شوند.
به طور کلي عوامل محيطي و رواني را به عنوان دو عامل اصلي ايجادکننده خشونت مورد توجه قرار مي دهند.ترافيک سنگين يا طولاني و آزاردهنده، وضعيت آب و هوا به خصوص هواي گرم و شرجي، آلودگي هاي شديد صوتي يا محيطي، شتاب در رسيدن به مقصد، تصور ناشناس بودن هنگام رانندگي و مخفي ماندن رفتارهاي غيرعادي از ديد آشنايان، همچنين احترام نگذاشتن به حق ديگران و رعايت قانون به عنوان دستورالعملي عمومي و لازم براي اجرا توسط تمامي افراد جامعه را جزو اصلي ترين عوامل محيطي بروز خشونت هنگام رانندگي به حساب مي آورند.
در کنار اين مسايل، عوامل رواني يا مسايل خلقي راننده ها هنگام رانندگي نيز مي تواند به خشونت بينجامد. خشمگين بودن، ترس از مسايل واقعي يا غيرواقعي، برخورداري از اضطراب هاي ناشي از مشکلات رواني،احساس ناکامي در زندگي، خواب آلودگي به خاطر خستگي يا استفاده از داروهاي مختلف، درد شديد در اندام مختلف بدن و استفاده از مواد مخدر يا الکل که مغز را تحت تاثير قرار مي دهد، مي توانند روان فرد را از حالت تعادل خارج کنند و باعث ايجاد خشونت در رانندگي شود.
گاهي مشکلات روحي و رواني جلوه هاي ديگري پيدا مي کنند و به خشونت منجر مي شوند. يعني افراد با انگيزه هاي ديگري دست به کارهاي خطرناک مي زنند و در نهايت خشونت در رانندگي را مرتکب مي شوند. حرکات نمايشي و مارپيچ به انگيزه خودنمايي و ارضاي عقده خودکم بيني، مبتلا بودن به بيماري هاي رواني حاد، احساس تبعيض نسبت به رانندگان پير، بسيار جوان يا خانم¬ها، گرفتار خودشيفتگي يا عقده خود بزرگ بيني بودن و ناديده گرفتن حق تقدم ديگران، احساس برتري به خاطر برخورداري از خودروي گرانقيمت يا رفتارهاي خطرناک خودروهاي ارزان قيمت در برابر خودروهاي گرانقيمت به انگيزه دهن کجي به رانندگان آنها وانتقام جويي از رانندگان برخوردار از رفتارهاي غيرعادي بخشي از انگيزه هاي اعمال رفتارهاي خشونت آميز است.
برخي از رانندگان نيز وقتي پشت فرمان خودروي خود مي نشينند، رعايت حق تقدم عبورشان از سوي ديگر رانندگان را بخشي از حريم خصوصي خود مي دانند و در صورتي که راننده اي اين حق را زير پا بگذارد، از خود رفتارهاي تلافي جويانه و خشونت آميز بروز مي دهند. در اصل، رانندگاني که رفتارهاي خشونت آميز دارند، به دو دسته کلي از نظر انگيزه تقسيم مي شوند. افرادي که خودشان خشونت گرا هستند و افرادي که تحت تاثير اين نوع رفتار قرار مي گيرند و واکنش مشابه بروز مي دهند.
قانون با تعيين جريمه هاي مختلف تلاش مي کند تا در برابر خشونت گرايان واکنش نشان دهد. اما فقط تعداد اندکي از اين افراد توسط نيروهاي پليس راهنمايي و رانندگي شناسايي و جريمه مي شوند. در بسياري از موارد به خاطر متعدد بودن اين رفتارها و محدود بودن نيروهاي پليس امکان برخورد با همه مجرمان ميسر نيست، ولي در صورتي که چند نکته ضروري هنگام دادن گواهينامه يا تمديد آن از سوي راهنمايي و رانندگي صورت بگيرد، مي تواند از حضور بسياري از اين دست رانندگان در جامعه جلوگيري کند.
گرفتن تست سلامت روان يا بررسي هاي مشابه که مي تواند به شناسايي وضعيت رواني افراد منجر شود، يکي از راه هاي موثري است که جلوي بروز بسياري از رفتارهاي عادي يا خشونت آميز رانندگان را مي گيرد. راننده اي که به خاطر انجام يک عمل خشونت آميز جريمه مي شود، پيامدهاي اين اتفاق بايد به اندازه اي برايش سنگين باشد که امکان تکرار آن را نداشته باشد.
متاسفانه حتي ساده ترين بررسي هاي روانشناختي هنگام دادن گواهينامه انجام نمي شود و بسيار ديده شده است افرادي که از مشکلات رواني حادي برخوردارند، به خاطر اينکه نيازي به ارايه گواهي سلامت روان ندارند يا حتي از سوي راهنمايي رانندگي بررسي در خصوص سابقه مشکلات رواني افراد صورت نمي گيرد، گواهينامه به آساني در اختيار افرادي قرار مي گيرد که به مفهوم واقعي کلمه بيمار هستند!
نکته ديگر اينکه،برخي از رانندگان از شيشههاي تيره غيراستاندارد، کاهش غيراستاندارد ارتفاع خودرو، به کارگيري چراغها يا لامپ هاي بيش از اندازه پرنور ونامناسب،افزايش توان موتور، استفاده از بوق هاي بد صدا و بسيار آزاردهنده يا نصب سيستم هاي صوتي با صداي بسيار زياد و استفاده از موسيقي هاي محرک معمولا" از سوي رانندگاني انجام مي شود که هنگام هدايت خودروي خود رفتارهاي غيرعادي و جلب توجه کننده نشان مي دهند.
به عبارت بهتر، راننده اي که خودرو خود را به شکلي غيرعادي و براي جلب توجه ديگران مي آرايد يا از امکانات فني غيرمجاز بهره مي برد، بدون شک هنگام رانندگي نيز رفتارش عادي نخواهد بود. در اين گونه موارد، معمولا" پليس به جريمه شخص مورد نظر بسنده مي کند يا هنگام گرفتن معاينه فني برخي از رانندگان اين خودروها دچار مشکلاتي مي شوند، اما از نظر رواني هيچ بررسي روي اين افراد صورت نمي گيرد!
پايان سخن آنکه، رانندگي فعاليتي دشوار و پيچيده است که به توانايي جسمي و رواني زيادي نياز دارد. در کشور ما در خصوص برخورداري راننده از توانايي هاي جسمي سختگيري مي شود، اما همين دقت نظر در مورد توانايي هاي رواني افراد اعمال نمي شود و مشکلات زيادي براي جامعه به وجود مي آورد.ss91
دكتر عليرضا اسماعيلي - مدير گروه ترافيک دانشگاه علوم انتظامي و عضو مركز پيشگيري از سوانح دانشگاه شهيد بهشتي.
|
فرستنده:سروش
1393/02/15
|
دنبال چه مي¬گردي؟ اين هفت دستور براى خوشبختى خانواده را حتما" مطالعه کن!!!!!!!
يک) همسر کامل وجود ندارد! همسرتان را همانگونه که هست بپذيريد.
"من ممکن است کارهاى احمقانه زيادى در زندگى بکنم ولى هرگز بهخاطر عشق ازدواج نمىکنم!" اين سخن را ديسرائيلى وزير مشهور انگلستان گفته است. ديسرائيلى همين کار را هم کرد يعنى در سن 35 سالگى از زن ثروتمندى که 15 سال از خودش بزرگتر بود خواستگارى کرد. زن مىدانست که ديسرائيلى فقط بهخاطر پول با او ازدواج مىکند و به خود او علاقه ندارد به همين خاطر يک سال مهلت خواست که در رفتار و اخلاق ديسرائيلى تحقيق کند و پس از پايان مهلت، ازدواج با او را پذيرفت. اين ازدواج، بسيار عادى و يک نوع تجارت محسوب مىشود. اينطور نيست؟ ولى يکى از موفقترين و شيرينترين ازدواجهايى است که در دفتر ازدواج ثبت شده است. بيوه پولدارى که ديسرائيلى به همسرى گرفت نه جوان بود، نه زيبا و نه مشهور و نه تحصيلکرده ولى هنرى داشت که شرط بزرگ ادامه زندگى است. او به خوبى مىدانست که چگونه بايد شوهرش را اداره کند.
او هيچگاه کوشش نمىکرد که خود را در هوش و قدرت به پايه ديسرائيلى برساند. هرکارى که ديسرائيلى در پيش مىگرفت و هر قدمى که در سياست برمىداشت زنش هرگز شکستى براى او تصور نمىکرد. ديسرائيلى فوقالعاده به اين زن علاقهمند بود و هر شب با عجله به خانه مىآمد تا اخبار و ماجراهاى آن روز را براى زنش تعريف کند. اگر اين زن دچار اشتباهى مىشد، ديسرائيلى او را نکوهش و سرزنش نمىکرد و هرگز کلامى رنجشآميز نمىگفت. اگر کسى در حضور او به زنش اهانت مىکرد بىاختيار از جا بلند مىشد و با عشق خالصانه از او دفاع مىکرد. او مىدانست زنها خواستار ازدواج و زندگى با مردى هستند که مايل و قادر به حمايت از آنان باشد. اين زن اگرچه کامل نبود ولى اين هنر را داشت که طى 30 سال زندگى همواره از تعريف و ستودن همسرش خسته نشود به همين خاطر بود که ديسرائيلى به او گفت: "در طى اين 30 سال که با تو ازدواج کردم لحظهاى از معاشرت با تو خسته نشدم."
ديسرائيلى با شوخى به زنش مىگفت: "من فقط بهخاطر پول با تو ازدواج کردم." و زنش پاسخ مىداد: "ولى اگر الان مىخواستى با من ازدواج کنى فقط بهخاطر عشق ازدواج مىکردى" و ديسرائيلى هم حرف او را تاييد مىکرد.
زن ديسرائيلى زن کاملى نبود ولى ديسرائيلى به اندازه کافى عاقل بود که همسرش را به همان شکل که هست بپذيرد.
همه مردان از همسر خود انتظار حرف شنوى و اطاعت دارند.اگر زن اين انتظار شوهر خود را برآورده کند مرد هم خود را ملزم به پذيرش نظرات همسرش مىکند.گرچه عجيب است ولى واقعيت اين است که اگر زن مىخواهد شوهرش مطيع او باشد ابتدا بايد خود مطيع مرد باشد.کاميابى در زندگى به اين بستگى ندارد که از هر نظر همسرى کامل انتخاب کنيم بلکه به اين بستگى دارد که خود را به صورت همسرى کامل در بياوريم.
در واقع آسانترين راه براى اينکه زندگيمان روز به روز بهتر شود اين است که خود را تغيير بدهيم نه همسر خود را.به عبارت ديگر نگوييم اى کاش زندگى مابهتر از اين بود؛بلکه بخواهيم که خودمان بهتر از اين باشيم. پس اگر مىخواهيد که زندگى زناشويى سعادتمندى داشته باشيد دستور اول اين است: سعى نکنيد همسر خود را تغيير دهيد بلکه او را به همان صورت که هست بپذيريد.
دو) چشمانتان را ببنديد.
گلدستون از لايقترين نخستوزيران انگلستان بود. گلدستون و زنش 59 سال با هم زندگى کردند و علاقه و محبت آنان به هم ذرهاى کم نشد و رمز پايدارى اين علاقه فقط يک چيز بود و آن اينکه گلدستون از فرط هوش و ذکاوت پيوسته خود را از انتقاد در امور منزل و همسرش دور مىکرد.
گلدستون در عرصه سياست مردى سختگير و مدير بود ولى هرگز در خانه لب به عيبجويى و اعتراض نمىگشود.
کاترين دوم ملکه روسيه نيز همين شيوه را در پيش گرفته بود. وى فرمانرواى کشورى بسيار وسيع و صاحب اختيار جان و مال ميليونها نفر بود ولى اگر آشپزش کباب را مىسوزاند هرگز شکايتى نمىکرد و با تبسمى به نشانه چشمپوشى آن غذا را مىخورد.
"بيش از نيمى از ازدواجها در آمريکا با ناکامى و شکست مواجه مىشود و يک علت اصلى اينکه کشتى اميدها و آرزوهاى شاعرانه به صخره طلاق برخورد مىکند و مىشکند؛ همين عادت ناهنجار انتقاد و خردهگيرى زن و شوهر از همديگر است."
مردى که مىکوشد عيبهاى همسر خود را کشف کند و آن را به رخ او بکشد؛ با دست خود کانون خانوادگىاش را متلاشى مىکند؛و زنى که درصدد عيبجويى از همسر خود است و پيوسته در رفتار و کردار او با نگاه شک و ترديد و وسواس نگاه مىکند ؛ همسر خود را به خيانت وامىدارد.
همه انسانها داراى نقاط مثبت و منفى فراوانى هستند و هيچکس نيست که بىعيب و نقص باشد. انسان عاقل به جاى توجه به نقاط ضعف، استعدادها و خوبىهاى همسر خود را مىبيند و آن را آشکار و پايههاى زندگى خود را محکم مىکند.به عبارت ديگر:"قبل از ازدواج چشمانتان را باز کنيد و پس از ازدواج آن راببنديد!"
در همينجا به شما مىگوييم؛ زنان در ايام عادت (قاعدگى) بسيار حساس و زودرنج هستند. مرد بايد زن خود را در اين ايام، درک کند و با او مدارا نمايد. پژوهشگران نشان دادهاند که 50 درصد بحرانهاى زناشويى ريشه در همين نکته دارد. چنانچه مرد در اين ايام با زن خود مدارا کند؛در نزد او به عزيزترين موجود تبديل خواهد شد زيرا زن در اين دوره در حالت طبيعى خود بهسر نمىبرد. ضربان قلب، تشويش، اضطراب و دلشوره دارد و ارزيابى درستى از امور ندارد. جالب است بدانيد که در ادارات بعضى از کشورهاى اروپايى مانند آلمان ،کارمندان زنى که در دوره قاعدگى به سر مىبرند ،کارت قرمز رنگى جلوى ميز خود مىگذارند؛مراجعهکنندگان با ديدن اين کارت کارهاى ادارى خود را به کارمندان ديگر مىدهند و يا اينکه با درک شرايط روحى و روانى اين کارمند با او مدارا مىکنند.
"اگر مرد قادر باشد در دوران قاعدگى زنش، خشم خود را بخورد و به کمحوصلگى زن پاسخ ندهد اختلافات کاهش مىيابد و دوستى آنان عميقتر مىشود. اين حالت به مرد فرصت مىدهد که مردانگى و محبت خود را به زنش آشکار کند.زن اگرچه در اين هنگام در اوج تشنج عصبى است ولى هرگونه محبت و عطوفت شوهر موجب آرامش او مىشود و اين فرصت خوبى است براى شوهر تا بذر محبت را در دل همسرش بکارد."
پس اگر مىخواهيد که سعادت و شادکامى زندگى خانوادگى شما همچنان قوام و دوام يابد دستور دوم اين است: از خردهگيرى و انتقاد بپرهيزيد.
سه) چيزهايى که براى يک زن پرارزش است.
از زمانهاى بسيار قديم گل را زبان عشق مىدانستند و ادبيات فارسى ما با "گل" معطر شده است! گل، زبان عشق است. اين وسيله ابراز عشق گرانقيمت نيست و در همهجا يافت مىشود ولى مردان به طرز حيرتآورى در خريد گل و دادن آن به همسر خود سستى و غفلت مىکنند. انگار گل گياهى مضر و خاردار است يا انگار که بايد با مشقت زياد از کوه بالا بروند تا آن را بچينند!
مرد با هديه دادن گل به همسرش شش نياز از هفت نياز مهم او را برآورده مىکند که عبارتند از:نياز به درک،نياز به توجه،نياز به صميميت، نياز به اعتبار و نياز به احترام!پس چرا انتظار داريد که همسرتان در بيمارستان بسترى شود تا براى او گل ببريد؟ چرا همين امشب براى او گل نمىخريد؟ آزمايش کنيد و ببينيد که اين کار چه نتيجهاى خواهد داشت.
شما ممکن است در طول زندگى اشتباهات فراوانى بکنيد يا چيزهاى فراوانى را فراموش کنيد ولى دو چيز را هرگز فراموش نکنيد؛ اول: روز تولد همسرتان، دوم: تاريخ ازدواجتان. در اين دو روز با دادن هديهاى (هرچند کوچک) همسرتان را شاد کنيد و نشان دهيد که او را دوست داريد و به او فکر مىکنيد و رضايت او براى شما مهم است و قلب و روح شما متعلق به اوست. پيامبراسلام(ص) در اينباره مىفرمايد: "به يکديگر هديه بدهيد تا يکديگر را دوست بداريد."
هر مردى مىتواند با شاد کردن همسرش او را وادار کند تا هرچه را که مايل است انجام دهد. اگر چند کلمه تمجيد و تعارف نظير: "تو مدير خوبى در زندگى هستى" به زنتان بگوييد، او را در صف صرفهجوترين زنان جهان قرار مىدهيد.
جامعهشناسان و کارشناسان امور خانواده پس از بررسى هزاران پرونده طلاق، دريافتهاند که اختلاف بين زنان و شوهران معمولاً از مسائل بىاهميتى سرچشمه مىگيرد. گاهى همين اندازه کافى است که صبحها هنگامى که شوهر به سر کار مىرود زن دست خود را به نشان خداحافظى براى او تکان دهد تا رشتههاى الفت و دوستى بين آنها محکمتر شود. در واقع بقا و ادامه زندگى زناشويى برپايه همين مهربانىها و بذل محبتهاى عادى و کوچک استوار است.
در هر فرصتى محبتتان را به همسرتان ابراز کنيد. براى زن هيچ چيز دلنشينتر و زيباتر از شنيدن جمله "دوستت دارم" نيست. گفتن اين جمله هزينهاى براى شما ندارد ولى تأثير جادويى بر قلب همسرتان مىگذارد. اگر يکبار در روز اين جمله را بگوييد در تمام طول آن روز اين جمله در گوش همسرتان تکرار مىشود و او را به فعاليت و تحرک و شادابى وا مىدارد.
پيامبر اسلام(ص)مىفرمايد:"بهترينِ شما کسى است که با خانوادهاش بهتر باشد" و نيز فرمودند:"آنکه با خانواده نيکو رفتار کند؛خدا بر عمرش بيفزايد "امام صادق(ع)مىفرمايد:"محبت به همسر از اخلاق پيامبران است"ونيز در حديثى ديگر مىفرمايد:"هر چه محبت انسان به همسرش بيشتر شود فضيلت و ايمانش بيشتر مىگردد"
پس چاقوى جيبى خود را بيرون بياوريد و اين سخنان را ببريد و آن را روى آيينه خانهتان بچسبانيد تا هر روز صبح که مىخواهيد مويتان را شانه کنيد؛آن را ببينيد: من فقط يک بار از راه زندگى مىگذرم پس همين امروز که زندهام هر خوبى و محبتى که مىتوانم به همنوعانم و بهويژه به خانوادهام خواهم کرد.
بنابراين اگر مىخواهيد که خوشبختى خانوادگىتان ادامه يابد، سومين دستور اين است، به محبتهاى جزئى و نکات حساس در زندگى زناشويى توجه بيشترى کنيد.
چهار) راهى سريع براى خوشبخت کردن ديگران
"اغلب مردان که در جستوجوى همسرى هستند، در پى يافتن حاکم براى خود نيستند بلکه مىخواهند با زنى ازدواج کنند که آنان را تشويق و ترغيب کند و احساس برترى را در آنان برانگيزاند." مردان هم بايد پيوسته از زحمات همسرشان به مناسبتهاى مختلف قدردانى و آنان را تشويق کنند.
داستانى است که مىگويد: "زنى روستايى پس از کار خستهکننده روزانه، در عوض غذا ظرفى پر از يونجه نزد مرد خانواده گذاشت. مرد با تعجب پرسيد اينها چيست که بر سر سفره گذاشتى؟ مگر ديوانه شدى؟ زن روستايى پاسخ داد:"من 20 سال تمام است که شبانهروز براى تو آشپزى مىکنم ولى در تمام اين مدت سخنى نشنيدهام که به من بفهماند که تو غذاى من را بيشتر دوست دارى يا يونجه را؟!"
زنان دلباخته تحسين و تشويقند و چنانچه آنها را از صميم قلب مورد ستايش قرار دهيم حاصلى که گرفته مىشود سعادت و خوشبختى است.پيوسته به همسر خود بگوييد تا چه حد در سعادت و خوشبختى شما شريک است.
هر وقت از همسرتان تشکر مىکنيد احساس بهترى به هردوى شما دست مىدهد. عادت قدرشناسى را در خود تقويت کنيد. در زندگى شکرگزار و قدردان همه چيزهاى خوبى که داريد باشيد.در باره نعمت هايتان با هم صحبت کنيد و ببيند که روز به روز نعمتهاى بيشترى به زندگى شما سرازير مىشود. اين قاعده هميشگى جهان است که "شکرِ نعمت نعمتت افزون کند"
پس اگر مىخواهيد که سعادت خانوادگى خود را همچنان حفظ نماييد چهارمين دستور اين است: صميمانه از همسر خود قدردانى کنيد.
پنج) اگر مىخواهيد در زندگى خوشبخت باشيد از اين نکته غافل نباشيد
حتماً شما هم قبول داريد که: "بعد از دقت در انتخاب همسر شايسته؛ مهمترين چيز ادب و احترامى است که بايد ميان زن و مرد باقى بماند."اى کاش ما همان ادبى را که به اشخاص بيگانه اظهار مىکنيم به همسر خود هم ابراز کنيم ، زيرا همه از زبان تند گريزان هستند.
غفلت در ادب، عشق را به نيستى مىکشاند و همگى مىدانيم که متأسفانه ما با مردم ديگر مؤدبتر از اعضاى خانواده خود هستيم. همان طور که براى کار کردن موتور ماشين، روغن لازم است در زندگى هم ادب لازم است. خوشرفتارى و احترام به همسر مىتواند بسيار بيشتر از زيبايى و ثروت، شما را خوشبخت کند.
بزرگان ما به ما توصيه مىکنند از ناراحت و غمگين کردن دوستان و آشنايان خود دورى کنيم و افکار و انديشههاى غمانگيز خود را هيچگاه به حريم خانه و زندگى خانوادگى خود وارد نکنيم. يعنى همانگونه که وقتى به خانهمان وارد مىشويم کفشهايمان را پشت در از پا درمىآوريم؛ غم و اندوه خود را هم بيرون از منزل بگذاريم و آن را به درون خانه نبريم.
چه بسيارند افرادى که در برابر مشترى يا همکار خود هرگز با لحن بلند سخن نمىگويند ولى با زن خود با درشتى و لحن بد سخن مىگويند؛در صورتى که آسايش و خوشبختى ما به خوشبختى در زندگى خانوادگى بيشتر بستگى دارد تا موفقيت در معاملات و محيط کار.
يک مرد عادى که در محيط آرام خانواده بهسر مىبرد هزاربار خوشبختتر از يک نابغه يا ثروتمندى است که در تنهايى روزگار مىگذراند.هر مردى مىتواند با محبت ، چشمان زنش را ببندد؛ و او را نابينا کند و لبانش را به هم بدوزد و او را از سخن گفتن باز دارد!
پس اگر مىخواهيد که سعادت خانواده خود را همچنان حفظ کنيد دستور پنجم اين است: مؤدب باشيد.
شش) چگونه در کمترين زمان، نهال خوشبختى خشک مىشود؟
ناپلئون سوم؛ همسرى زيبا جوان و بىهمتا براى خود انتخاب کرده بود.آن دو از نعمت سلامت، ثروت، زيبايى، قدرت و عشق و محبت برخوردار بودند، و چنين بهنظر مىآمد که خوشبختترين زوج روى زمين هستند؛ اما افسوس اين شعله درخشان خيلى زود خاموش شد.همسر ناپلئون بسيار حسود و بدگمان بود و هميشه ناپلئون را زير نظر داشت و از ترس اينکه ناپلئون به زن ديگرى علاقهمند شود، هيچگاه او را راحت و تنها نمىگذاشت و حتى در جلسات مهم مملکتى سرزده وارد مىشد و مذاکرات او را قطع مىکرد. مىدانيد نتيجه کار چه شد؟ ناپلئون براى يافتن لحظهاى آرامش شبها با لباس مستخدمها و بهطور پنهان از قصر خارج مىشد تا مدتى از دست همسرش آرامش داشته باشد. زن ناپلئون سر به سوى آسمان مىکرد و با گريه و زارى مىگفت: "خدايا همان چيزى که از آن مىترسيدم بر سرم آمد." ولى نمىدانست که خودش با حسد و گلايه و نادانى و ستيزهجويى اين بلا را بر سر خود آورده است.
هيچ سلاحى به اندازه ناسازگارى و بهانهجويى نمىتواند زندگى را نابود کند. زن لئون تولستوى اين حقيقت را وقتى فهميد که کار از کار گذشته بود و تولستوى مرده بود. در واقع تولستوى از دست زنش از خانه فرار کرده بود که در ايستگاه راهآهن از سرما يخ زد و جان سپرد. دختران تولستوى مىدانستند که مادر آنها با شکايت، دعوا، سرزنش و دشنامهاى تمام نشدنىاش باعث مرگ پدر آنها شده است. زن تولستوى مىگفت: "بهطور حتم در آن موقع (که با "تولستوى دعوا مىکردم) ديوانه بودم.اگر به دور و بر خود نگاه کنيم مىبينيم زندگىهاى بسيارى بهوسيله همين عادات بد، تلخ و نابود شده است. در واقع درصد بالايي از طلاقها از مسائل پيش پا افتادهاى همچون بگو مگو بر سر لباس يا خوراک،آغاز و رفته رفته در يکى از دو طرف به عقده تبديل مىشود و بالاخره به طلاق مىانجامد.
:پس اگر مايليد که خوشبختى زندگى را حفظ کنيد دستور ششم اين است: هرگز هرگز ستيزهجويى و سرزنش نکنيد.
هفت) به مسائل جنسي اهميت کافي بدهيد!
يکى از پژوهشگران خارجى از هزار زن ازدواج کرده خواست به پرسشهاى محرمانهاى که درباره امور جنسى از آنها شده بود بىپرده پاسخ بگويند. نتيجه اين نظرسنجى حيرتانگيز و تکاندهنده بود، زيرا بيشتر پاسخها از ناکامى جنسى و ناهماهنگى جنسى بين زن و شوهران حکايت مىکرد.در آن تحقيق مشخص شد چهار علت اساسى سبب شکست و ناکامى در ازدواج است که مسائل جنسى در راس آن قرار دارد و برخلاف تصور همگان، ناسازگارى در امور مالى در رتبه سوم قرار دارد.
بسيارى از کسانى که از روابط جنسى آگاهى کامل دارند، معناى واقعى سعادت را درک و استنباط مىکنند وبه نقش آن در کاهش کشمکشها و بحثها و اختلافها و برطرف کردن دلخورىها و کدورتها اعتراف دارند. پس اکنون که کتابهاى بىشمارى در اين مورد نوشته شده، بايد آنها را مطالعه کنيم.
بنابراين دستور هفتم براى اينکه خانه خود را پر از سرور و نشاط کنيم اين است: مسائل جنسى را ساده و بىاهميت تلقى نکنيد.
شعار تمام عمر: دنيا دو روزه، پس در اين دو روز کوتاه دوست شايسته وصالحي براي هم باشيم.
|
فرستنده:سروش
1393/02/15
|
***كاربران ويندوز XP غافلگير شدند***
مايكروسافت يک بهروز رساني اورژانسي براي IE عرضه كرد تا حفرهاي را كه هكرها در حال سوء استفاده از آن هستند مسدود کند.
اما در يک حركت غير منتظره، مايكروسافت به سيستمهاي XP نيز اجازه داده است كه علي رغم متوقف شدن پشتيباني اين سيستم عامل از روز 8 آوريل، اين بهروز رساني را دريافت کنند.
در حقيقت مهمتر از خود اين به روز رساني امنيتي، تصميم مايكروسافت براي حمايت از كاربران XP بود. البته مايكروسافت در بلاگ خود نوشت كه اين حركت يک استثناء بوده است و به هيچ عنوان قانون آتي اين شركت نخواهد بود.
ويندوز XP از حدود سه هفته پيش از فهرست محصولات داراي پشتيباني مايكروسافت خارج شده است.MS13-021 تنها همين آسيبپذيري را در IE6، IE7، IE8، IE9، IE10 و IE11 و در تمامي نسخههاي پشتيباني شده ويندوز از جمله ويندوز XP برطرف ميكند.
اين نقص امنيتي براي تمامي نسخههاي كلاينت ويندوز شامل XP، ويستا، 7، 8 و 8.2 در رده امنيتي حياتي و براي نسخههاي سرور اين سيستم عامل در رده امنيتي متوسط دسته بندي شده است.
اين آسيبپذيري حياتي نخستين بار دو هفته پيش توسط FireEye به مايكروسافت گزارش شده بود. اين اصلاحيه از طريق سرويس هاي به روز رساني مايكروسافت و به روز رساني ويندوز و نيز WSUS قابل دريافت مي باشد.
|
فرستنده:خديجه رزاقي
1393/02/11
|
***اعمال شب لیله الرغائب(شب آرزوها)***
لیله الرغائب(شب آرزوها) اولین شب جمعه ماه رجب است که برای آن اعمال و فضایل بسیاری نقل کرده اند که از آن جمله می توان به روزه پنجشنبه و استغفار زیاد اشاره کرد.
شب جمعه اوّل ماه رجب را لیلة الرَّغائب مىگویند و از براى آن عملى از حضرت رسولصلى الله علیه وآله وارد شده با فضیلت بسیار که سیّد در اقبال و علّامه در اجازه بنى زهره نقل کردهاند از جمله فضیلت او آنکه گناهان بسیار بسبب او آمرزیده شود و آنکه هر که این نماز را بگذارد چون شب اوّل قبر او شود حقّ تعالى بفرستد ثواب این نماز را بسوى او به نیکوتر صورتى با روى گشاده و درخشان و زبان فصیح.
پس با وى گوید اى حبیب من بشارت باد تو را که نجات یافتى از هر شدّت و سختى گوید تو کیستى بخدا سوگند که من روئى بهتر از روى تو ندیدم و کلامى شیرینتر از کلام تو نشنیدهام و بوئى بهتر از بوى تو نبوئیدم گوید من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجا آوردى آمدم امشب بنزد تو تا حقّ تو را ادا کنم و مونس تنهائى تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من سایه بر سر تو خواهم افکند.
در عرصه قیامت پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد هرگز و کیفیت آن چنان است که روز پنجشنبه اوّل آن ماه را روزه میدارى چون شب جمعه داخل شود ما بین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز مىگذارى هر دو رکعت به یک سلام و در هر رکعت از آن یک مرتبه حمد و سه مرتبه اِنَّا اَنْزَلْناهُ و دوازده مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ مىخوانى و چون فارغ شدى از نماز هفتاد مرتبه مىگوئى اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ النَّبِىِّ الْأُمِّىِّ وَعَلى آلِهِ پس به سجده مىروى و هفتاد مرتبه مىگوئى سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ پسسر ازسجده برمیدارى وهفتاد مرتبه مىگوئى رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِىُّ الأَعْظَمُ پس باز به سجده مىروى و هفتاد مرتبه
مىگوئى سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ پس حاجت خود را مىطلبى که انشاءاللَّه برآورده خواهد شد.
|
فرستنده:سروش
1393/02/10
|
*زندگي بهتر*
- به خاطر داشته باش که عشقهاي سترگ ودستاوردهاي عظيم، به خطر
کردنها و ريسکهاي بزرگ محتاجاند.
- وقتي چيزي را از دست دادي، درس گرفتن از آن را از دست نده.
- اين سه ميم را از همواره دنبال کن:
* محبت و احترام به خود را
* محبت به همگان را
* مسؤوليتپذيري در برابر کارهايي که کردهاي.
- به خاطر داشته باش دست نيافتن به آنچه ميجويي، گاه اقبالي بزرگ است.
- اگر ميخواهي قواعد بازي را عوض کني، نخست قواعد را فرابگير.
- به خاطر يک مشاجرهي کوچک، ارتباطي بزرگ را از دست نده.
- وقتي دانستي که خطايي مرتکب شدهاي، گامهايي را پياپي براي جبران
آن خطا بردار.
- بخشي از هر روز خود را به تنهايي گذران.
- چشمان خود را نسبت به تغييرات بگشا، اما ارزشهاي خود را بهسادگي
در برابر آنها فرومگذار.
- به خاطر داشته باش که گاه سکوت بهترين پاسخ است.
- شرافتمندانه بزي؛ تا هرگاه بيشتر عمر کردي، با يادآوري زندگي
خويش دوباره شادي را تجربه کني.
- زيرساخت زندگي شما، وجود جوي از محبت و عشق در محيط خانه و خانواده است.
- دانش خود را با ديگران در ميان بگذار. اين تنها راه جاودانگي است.
- با دنيا و زندگيِ زميني بر سر مهر باش.
- سالي يک بار به جايي برو که تا کنون هرگز نرفتهاي.
- وقتي مي خواهي موفقيت خود را ارزيابي کني، ببين چه چيز را از دست
دادهاي که چنين موفقيتي را به دست آوردهاي.
|
فرستنده:سروش
1393/02/10
|
***دانستني ها جالب!***
انسان سالانه بيش از 10 ميليون مرتبه پلک ميزند!
خورشيد 330330 مرتبه بزرگتر از زمين است!
يک گالن روغن سوخته ، ميتواند تقريبا يک ميليون گالن آب تميز را آلوده کند!
ناخنهاي انگشتان دست ، تقريبا چهار برابر ناخنهاي پا رشد ميکنند!
دلفينها هم مانند گرگها هنگام خواب يک چشمشان را باز ميگذارند!
8 دقيقه و 17 ثانيه طول ميکشد تا نور خورشيد به زمين برسد!
جويدن آدامس هنگام خوردن پياز ، مانع از اشکريزي شما ميشود!
در تايوان بشقابهاي گندمي درست ميشود و افراد بعد از خوردن غذا ، بشقابشان را هم ميخورند!
آيا ميدانيد که يک چهارم استخوانهاي بدن افراد ، در پايشان قرار دارد؟
اثر لب و زبان هر کس ، مانند اثر انگشت او منحصربهفرد است!
آيا ميدانيد که تقريبا 300 متر مکعب گاز هليوم ميتواند يک انسان را از روي زمين بلند کند!
آيا ميدانيد که کرمهاي ابريشم در پنجاه و شش روز ، هشتاد و شش هزار برابر خود غذا ميخورند!
آيا ميدانيد که تيز پروازترين حيوانات جهان پرندگانياند که «پرستوک» ناميده ميشوند پرستوک دم خاردار که در آسيا زندگي ميکند ، قادر است با سرعتي بيش از صد و شصت کيلومتر در ساعت پرواز کند و با بالاترين ميزان سرعت يک قطار سريعالسير رقابت کند؟
آيا ميدانيد که کره مريخ با سرعت 240 کيلومتر در ساعت به دور خورشيد ميچرخد؟
آيا ميدانيد که هرچه از مرکز زمين فاصله بگيريم نيروي جاذبه کمتر ميشود، در نتيجه وزن کاهش مييابد ، وزن فردي که در خط استوا ايستاده از وزن همين شخص در قطب شمال و جنوب کمتر است زيرا در خط استوا زمين بر آمده تر و در قطب هموارتر است اين تفاوت وزن حدود پنج درصد است؟
آيا ميدانيد که ظروف پلاستيکي تقريبا پنجاه هزار سال در برابر تجزيه و فساد مقاومند!
آيا ميدانيد که رشد کودک در بهار بيشتر است؟
آيا ميدانيد که يک چهارم خاک روسيه در سال پوشيده از برف است؟
آيا ميدانيد حس بوياييه مورچه با حس بوياييه سگ برابري ميکند!
تنها قسمت بدن که خون ندارد قرينه چشم است!
شتر مرغ در 3 دقيقه 95 ليتر آب ميخورد!
با 30 گرم طلا نخي به طول 81km ميتوان درست کرد!
ابررساناها موادي هستند که ميتوانند در حرارت بسيار پايين الکتريسيته را بدون اينکه مقاومتي از خود نشان دهند هدايت کنند!
ابرمايعات نيز در درجه حرارت بسيار پايين ، يعني تنها کمي بالاتر از صفر مطلق ، فعاليت ميکنند و هيچ نوع اصطکاکي نشان نميدهند بطوري که اگر به گردش درآيند متوقف نخواهند شد!
آيا ميدانيد آمونياک ميتواند جذبيت نيکوتين که يک آلکالوئيد مخدر موجود در سيگار است را توسط سلولهاي مغز تا 100 برابر افزايش دهد!
آيا ميدانيد که مغز انسان فقط دو درصد از وزن بدن را تشکيل ميدهد ولي بيست و پنج درصد از اکسيژن دريافتي بدن را به تنهايي مصرف ميکند!
آيا ميدانيد که زکرياي رازي بغير از الکل کاشف گوگرد هم هست؟
آيا ميدانيد که با نگاه کردن به گوش جانوران ميتوانيم پي به تخمگذار بودن و يا بچهزا بودن آنها ببريم، بدين صورت که تخمگذاران گوششان ناپيدا و بچهزايان گوششان نمايان است. تنها در اين مورد يک استثنا وجود دارد و آن نوعي افعي بچهزا است که گوشش دقيق پيدا نيست؟
در هنگام عطسه ، قلب شما به اندازه يک ميليونيم ثانيه ميايستد!
مقاومترين ماهيچه بدن انسان زبان است!
فندک قبل از کبريت اختراع شد!
حلزونها ميتوانند سه سال بخوابند!
تمامي خرسهاي قطبي چپ دست هستند!
داوينچي همزمان با يک دست مي نوشت و با يک دست نقاشي ميکرد!
هيتلر از مکان هاي بسته وحشت داشت!
مار مي تواند تا نيم ساعت بعد از قطع شدن سرش نيش بزند!
هر انسان تا 8 ثانيه بعد از قطع گردنش هنوز به هوش است!
اغلب مارها 6 رديف دندان دارند!
وقتي به خورشيد نگاه مي کنيد 8 دقيقه قبل از آن را مشاهده ميکنيد!
قلب ميگو در سر آن واقع است!
ظروف پلاستيکي تقريبا 50 هزار سال در برابر تجزيه مقاومند!
حدود 250 نفر از محققان ( ناسا ) ايراني هستند و رئيس کامپيوتر ناسا يک ايراني است !
دانشمندان دريافته اند مورچه ها هم مانند انسان ها صبح ها خميازه ميکشند!
کوچکترين سگ دنيا ((دارکيده پتز بورگ)) نام دارد که 600 گرم وزن دارد!
آيا ميدانستيد تصميم بر اين بود که کوکا کولا به عنوان دارو استفاده شود؟
فنلاند از 179 هزار و 585 جزيره تشکيل شده است!
زمين در آغاز پيدايش 2000 بار بزرگتر از حجم کنوني بود!
در زبان عربي براي کلمه ي شمشير 850 واژه ي مختلف وجود دارد!
گرانترين کفش دنيا 1ميليارد و 700 ميليون تومان است!
براي تخمين زدن حشره هاي روي زمين کافيست به ازاي هرانسان 200 ميليون حشره ريز و درشت در نظر بگيريم!
کوسه با شنيدن ضربان قلب طعمه ي خود آن را پيدا ميکند!
در دنيا تعداد جوجه ها از آدم ها بيشتر است!
فيل تنها حيواني است که نمي تواند بپرد!
در مونيخ بيمارستاني براي افراد سرخورده ساخته شده است!
قلب وال در هر دقيقه فقط 9 بار مي تپد!
ايرانيان در انگليس ثروتمند ترين قشر هستند حتي ثروتمند تر از ملکه اليزابت!
در سال 1380 تعداد گوسفندان زلاند نو 44 ميليون راس اعلام شد، در حالي که جمعيت اين کشور 4 ميليون نفر بود!
يک انسان بالغ 5 ليتر خون در رگ هاي او جاريست که اگر 5/1 ليتر را از دست بدهد احتمال مرگش بسيار است!
قوه ي چشايي پروانه در پاهاي آن تعبيه شده است !
گر تمام نمک هاي آب هاي دنيا را جمع کنيم مي توانيم کره خشکي را با لايه اي نمک به قطر 150 متر بپوشانيم!
گرده گل هرگز فاسد نمي شود!
جوانان هندي شادترين و ژاپني ها افسرده ترين هاي جهان هستند!
مغز در هنگام خواب فعالتر از وقتي است که تلويزيون مي بينيد!
90درصد سم مار از پروتئن تشکيل شده است!
چشم انسان معادل يک دوربين 135 مگا پيکسل عمل مي کند!
وزن ا قاشق چاي خوري از سياه چاله ها 2 ميليارد تن است!
يک سياهچال در کهکشان راه شيري وجود دارد که در هر ثانيه 1000 بار به دور خود مي چرخد!
اولين فردي که در اروپا اقامت گرفت يک زن ايراني بود و بعد مساله اقامت خارجي ها مطرح شد!
خورشيد کوچکترين ستاره زمين است!
آب دريا بهترين ماسک صورت است!
سرعت عطسه يک انسان برابر است با 160 کيلومتر در ساعت!
جالب است بدانيد :
بزرگترين کتاب ،پرشمارگان ترين کتاب ،سنگين ترين کتاب ،قديمي ترين کتاب خطي ،بزرگترين کتاب جدول و...
- بزرگترين کتاب به اندازه ي يک ميز ناهارخوري بزرگ است و 59 کيلو وزن دارد و درباره ي کشور بوتان مي باشد.
هدف دست اندرکاران از چاپ اين کتاب ،مطرح کردن و شناساندن اين کشور کوچک پادشاهي در دامنه ي کوه هيماليا به جهانيان است.
نام اين کتاب (اوديسه اي تصويري در ميان آخرين پادشاهي هيماليا ) مي باشد.
اين کتاب توسط کتاب رکوردهاي گينس به عنوان بزرگترين کتاب دنيا شناخته شده است.
بودجه ي تاليف و چاپ اين کتاب توسط آمريکا تهيه شده است. همچنين شرکتهايي مانند ماکروسافت و پايگاه پرفسور ميت ،از فروش کتاب ان لاين آمازون نيز به اين پرفسور کمک مالي کرده اند.
- يکي از بزرگترين و سنگين ترين کتابهاي جهان (تاريخ جنوب) نام دارد که در سال 1925 در آمريکا به چاپ رسيد.
وزن اين کتاب 450 کيلوگرم است و طولش 08/2 متر مي باشد.
- کتاب رکوردهاي جهان گينس پرشمارگان ترين کتاب است که به تازگي در 5/3 ميليون نسخه به چاپ رسيد.
چاپ جديد کتاب گينس بسيار کامل است و رکودهايي در مورد اينترنت رايانه اي و موسيقي در آن ثبت شده است. در اين کتاب رکوردهاي مورد علاقه ي جوانان از جمله بلند ترين ناخن ،بلندترين زبان و ... نوشته شده است.
کتاب رکودهاي جهان گينس تاکنون به 37 زبان دنيا ترجمه شده است و بيش از 94 ميليون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رسيده است.
- کتاب (تائوئيسم ) کتاب مقدس چين ، کوچک ترين کتاب مذهبي مي باشد. اين کتاب ،کتاب صراط و فضيلت است و شامل 81 قطعه شعر مي باشد و توسط لائوتسه تاليف شده است.لائوتسه در قرن ششم قبل از ميلاد مي زيسته است.
امروز در چين پنجاه ميليون نفر طرفدار اين آيين هستند.
- قديمي ترين کتاب خطي که تا امروز سالم باقي مانده است (مزامير داوود) به زبان قبطي ،متعلق به 1600 سال پيش مي باشد که در سال 1984 در منطقه ي بني صرف در مصر به دست آمد.
- بزرگترين کتاب جدول کلمات متقاطع در جهان 2304خانه در 711 رديف دارد. اين کتاب جدول روز 25 دسامبر 1960 در لندن به چاپ رسيد و هنوز پس از سالها حدود هفتاد مرتبه تجديد چاپ شده است.
|
فرستنده:سروش
1393/02/10
|
**مديريت نفت در نروژ**
امروزه نروژ يکي از کشورهاي ثروتمند دنياست که عمده ثروت خود را
مديون کشف منابع سرشار نفت و گاز در درياي شمال است.اين منابع عظيم انرژي
که از سال
1969 ميلادي کشف شدند و به تدريج اين روند با کشف ميدان هاي متعدد نفتي و
گازي ديگر تداوم يافت،ثروت باورنکردني اي براي جمعيت 5 ميليوني نروژ به
ارمغان آورد که شايد فکرش هم تا آن زمان براي نروژي ها کمتر از رويا نبود
اما اين واقعه به اين معنا هم نيست که کشور نروژ از سود حاصل از فروش نفت
خام يا گاز به ثروت هنگفت امروزي خود رسيده است و يا با صادرات منابع
طبيعي خود به ساير کشورها در حال اداره امور کشور است!خير.ابدا و هرگز!
شايد چاشني اوليه آنچه نروژ را ثروتمند نمود،کشف منابع نفت و گاز باشد ولي
اگر تنها نگاهي به کشور خودمان ايران و يا نگاهي کوتاه به ساير کشورهاي نفت
خيز دنيا داشته باشيم،به سادگي در مي يابيم که منابع نفتي گوياي همه
واقعيت ها نيستند!
در ادامه به کالبدشکافي اين موضوع مي پردازيم و کمي
با زواياي پنهان سياست گذاري هاي دولت نروژ در صنايع نفت و گاز اين کشور
آشنا مي شويم.
صادرات نفت و گاز در نروژ تنها 45 درصد از کل حجم صادرات اين کشور را
تشکيل مي دهد.اين در حاليست که پيش بيني مي
شود نروژ تنها با صادرات نفت و گاز خود مي تواند تا قرن ها به حيات خود
ادامه دهد ولي در عمل مي بينيم که اينگونه نيست و کسي هم قرار نيست پول
نفت را بر سر سفره ها بياورد!
نودو هشت-
درصد برق توليدي در نروژ به لطف وجود منابع خدادادي از انرژي طبيعي آب و از
سدهاي برق آبي اين کشور تامين مي شود و اين شايد بايد بدان معنا باشد که
هزينه مصرف برق در اين کشور بايد بسيار ارزان باشد ولي در عمل مي بينيم که
اينگونه نيست و هزينه برق به نسبت ساير کشورهاي همسايه مثل سوئد که حتي از
منابع آبي طبيعي مثل نروژ برخوردار نيست گرانتر است.!
بر اساس آمار سال 2011 ميلادي،درآمدهاي دولت نروژ از صنعت نفت کشور تنهابيست وهشت درصد
بوده است.اين يعني آنکه ساير درآمدها کاملا غيرنفتي بوده و از منابع
طبيعي ديگري همچون صنعت برق،شيلات،صنعت چوب و کاغذ،صنعت معدن و صادرات
اسلحه
تامين شده است.نروژ پس از چين دومين کشور صادرکننده ماهي و آبزيان دريايي
و ششمين کشور صادرکننده اسلحه در دنياست.اما جالب است بدانيم که عدم
وابستگي صنعت اين کشور به درآمدهاي صرفا نفتي از اوايل دهه نود ميلادي
شکل واقعي بخود گرفته است و تا قبل از آن صادرات عمده نروژ بر اساس نفت و
گاز بوده است.اين نشان مي دهد که در اوايل دهه نود ميلادي،يک مديريت درست
و يک برنامه ريزي بلند مدت براي حفظ ثروت هاي طبيعي نروژ و ذخيره سازي
آنها
براي آينده مهندسي شده است...
اما نروژي ها واقعا چگونه توانستند صنعت نفتي خود را به يکباره به صنعت
چندگانه قدرتمندي مبدل کنند؟!
پاسخها در شش سياست کلي و هوشمندانه و در عين حال دورانديشانه نهفته است:
سياست اول : درس از گذشته
افزايش قيمت نفت در سالهاي 1973 و 1974 ميلادي درآمد زيادي را به اقتصاد
نروژ وارد
کرد. دولت نروژ با پيشبيني ادامه روند افزايش قيمتها اقدام به اجراي يک
سري برنامههاي اقتصادي پرهزينه کرد اما با محقق نشدن شرايط پيشبيني شده،
در سال 1977ميلادي، نروژ با بالاترين ميزان بدهي در طول تاريخ اين کشور يعني پنجاه
درصد از توليد ناخالص ملي مواجه شد!
با نزول قيمتها در اواخر دهه هشتاد ميلادي،دولت
نروژ تصميم گرفت براي کاهش وابستگي اقتصاد خود به نوسانات قيمت نفت
محدوديتهايي را در نحوه هزينه درآمدهاي نفتي وضع کند. اين امر موجب شد تا
پارلمان نروژ در سال 1990 ميلادي تشکيل "صندوق ذخيره ارزي" را به تصويب
برساند. اين
صندوق به طور رسمي در سال 1996 ميلادي، کارخود را آغاز کرد و از آن زمان
تاکنون توانسته موجب تحول بزرگي در اقتصاد نروژ شود.اما اين صندوق ذخيره
ارزي چگونه مديريت مي شود؟!
سياست دوم: شفاف سازي
از لحاظ قانوني
اين صندوق يک حساب کروني واحد پول نروژ در بانک مرکزي نروژ Norges Bank
است که به نام "صندوق دولتي نفت" نامگذاري شده است. مديريت صندوق در
ابتدا بر
عهده وزارت دارايي قرار گرفت اما از اکتبر 1997 ميلادي،وزارت دارايي نروژ مسئوليت
مديريت عملياتي صندوق دولتي نفت را به "بانک مرکزي نروژ" واگذار کرد.بر
اساس قانون، وجوه صندوق در اسناد مالي خارجي اوراق قرضه،سهام شرکت
ها،اسناد
بازار مالي، اوراق بهادار سرمايهگذاري ميشود و اعمال تغييرات اساسي در
صندوق بايد در پارلمان کشور به بحث بررسي گذاشته شود..
شفافيت عملکرد صندوق
هزينههاي صندوق و درجه ريسکپذيري، هر سه ماه يک بار توسط بانک مرکزي
نروژ به اطلاع عموم رسانده ميشود! همچنين گزارشهاي فصلي صندوق به طور
مرتب بر روي وبسايت آن قرار ميگيرد.به موازات به طور مرتب بعد از تشکيل
جلسات
اعضاي صندوق با مسئولان وزارت دارايي يک کنفرانس خبري در مورد عملکرد فعلي
صندوق ترتيب داده ميشود. بعلاوه در گزارش سالانه صندوق،فهرست تمامي
سرمايهگذاريها،درصد ماليکتها و درآمدها نيز بسيار شفاف اعلام ميشود..
سياست سوم: سرمايه گذاري در ديگر کشورها
تمامي موجودي صندوق مازاد درآمد نفت نروژ صرفا در ديگر کشورها
سرمايهگذاري ميشود و اين کشور در سال 2005 ميلادي بيشترين و بزرگترين
سرمايهگذاري ها در
مورد صنعت نفت و گاز را داشته است.شايد شما نام شرکت دولتي Statoil نروژ
که اصلي ترين شرکت استخراج نفت و گاز در نروژ است را بيشتر در
کشورهايي بغير از نروژ شنيده باشيد! جالب است بدانيم که يکي از اصلي ترين
شرکتهايي که حتي نفت ايران را استخراج مي کند همين شرکت نروژي است!
جنبه مهم ديگر اين سياست،استفاده از صندوق ذخيره ارزي به منظور ايجاد
انگيزه براي سرمايهگذاراني است که در توسعه ميادين نفتي فعاليت
ميکنند.نروژ توانسته با تشويق اين
گونه سرمايهگذاران تلاش آنها را براي به کار بردن آخرين تکنولوژي روز
دنيا و ابداع روشهاي جديد جهت افزايش هر چه بيشتر ضريب بازيافت ميادين
نفتي دو چندان کند.از اين طريق بازيافت نفت در برخي از ميادين نروژ به
حدود هفتاد درصد رسيده
است،در حالي که اين رقم براي اکثر مخازن ما در ايران حداکثر سي درصد است! به عبارت
ديگر نروژيها توانستهاند از يک ميدان نفتي بيش از دو برابر نفتي که در
ساير مناطق دنيا استخراج ميشود برداشت کنند!
سياست چهارم: حق برداشت ممنوع!
کل درآمد ناشي از فروش نفت به عنوان منبع طبيعي خدادادي که متعلق به همه
نسلهاي مردم نروژ است بايد براي مردم همه نسلها باقي بماند و همه از
مزاياي آن بهرهمند شوند.
"ادسوور هارالسن" مدير کل فناوري و صنعت وزارت نفت و انرژي نروژ مي گويد:
"موجودي اين صندوق به اقتصاد عمومي کشور وارد نخواهد شد چرا که اگر اين
صندوق را خرج امور داخلي نروژ ميکرديم به افرادي چاق و تنبل تبديل
ميشديم!" جالب است نه؟!
اين امر موجب مي شود که کليه فعاليتهاي دولت اعم از عمراني و جاري عمدتا
از محل درآمدهاي مالياتي
تامين ميشود و منابع حاصل از فروش ثروت کشور در دست دولت قرار نميگيرد
از همين روبه دليل نياز دولت به مردم جهت تامين هزينهها دولت در مقابل
اعمال خود بايد پاسخگو باشد.
بهمين ترتيب چون اداره جامعه عمدتا از طريق مالياتها انجام ميگيرد،
مردم براي ايجاد
رفاه بيشتر در جامعه بيشتر کار ميکنند تا درآمد بيشتري به دست آورند و در
پي آن ماليات بيشتري نيز ميپردازند و از ماليات پرداختي خود بخاطر داشتن
رفاه عمومي نسبي کاملا اظهار رضايت مي کنند.
شايد
بيشتر از هر چيزي مطالب ذکر شده در بالا در مورد صندوق ذخيره ارزي نروژ
بيانگر تفاوت فاحش ميان نقش اين صندوق در اين کشور و نقش آن در کشور ما ايران است!
به عنوان نمونه نروژيها تمامي درآمدهاي حاصل از فروش نفت و گاز خود را به
حساب مزبور واريز ميکنند و به هيچ وجه حق برداشت از اصل آن را ندارند و
برداشت از آن فقط جهت سرمايهگذاري در خارج از نروژ مجاز است،در حالي که
در ايران درآمدهاي احتمالي مازاد بر سقف درآمدهاي پيشبيني شده در بودجه
سالانه به اين حساب واريز ميشود و هرگاه درآمدهاي دولت از محل فروش نفت
از مقدار پيشبيني شده در بودجه کمتر شود، دولت حق دارد مابه التفاوت را
از
صندوق مزبور برداشت کند!
سياست پنجم: کارآفريني و سودآوري بلندمدت
رونق صنعت نفت در نروژ باعث شده فرصتهاي شغلي زيادي به طور مستقيم و
غيرمستقيم ايجاد شوند.تعداد زيادي متخصص و تکنسين در رشتههاي نفت و گاز
در نروژ تربيت شدهاند
که حتي با پايان مخازن نفتي ميتوانند با کار در ساير کشورها براي نروژ
درآمد ايجاد کنند و سرمايه بياورند.
سياست ششم: تامين صندوق بازنشستگي
يکي از ويژگيهاي مهم صندوق ذخيره ارزي نروژ نقش آن در صندوق بازنشستگي اين
کشور است.سود حاصل از سرمايهگذاريهاي صندوق ذخيره ارزي براي تامين
تعهدات بلندمدت دولت در صندوق بازنشستگي نروژ به کار ميرود و عملکرد مناسب
آن طي سالهاي اخير اين صندوق بازنشستگي را به کارآمدترين صندوق در دنيا
تبديل کرده است.
مشاهده کرديم که برنامههاي دولت نروژ براي مديريت
درآمدهاي نفتي چگونه مي تواند بهترين الگو براي کشورهاي صادرکننده نفت در
دنيا باشد.الگويي که دير يا زود بايد به دست من و شما براي آينده کشورمان
پياده شود
|
فرستنده:سروش
1393/02/10
|
***تفاوت مديران در اونور دنيا و اينور دنيا!***
اونور دنيا : موفقيت مدير بر اساس پيشرفت مجموعه تحت مديريتش سنجيده ميشود.
اينور دنيا : موفقيت مدير سنجيده نميشود، خود مدير بودن نشانه موفقيت است.
اونور دنيا : مديران بعضي وقت ها استعفا ميدهند.
اينور دنيا : عشق به خدمت مانع از استعفا ميشود.
اونور دنيا : افراد از مشاغل پايين شروع ميکنند و به تدريج ممکن است مدير شوند.
اينور دنيا : افراد مادرزادي مدير هستند و اولين شغلشان در بيست سالگي مديريت بزرگترينهاي کشور است.
اونور دنيا : براي يک پست مديريت، دنبال مدير ميگردند.
اينور دنيا : براي يک فرد، دنبال پست مديريت ميگردند و در صورت لزوم اين پست ساخته ميشود.
اونور دنيا : يک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدير شود.
اينور دنيا : يک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حاليکه مديرش سه بار عوض شده.
اونور دنيا : اگر بخواهند از دانش و تجربه کسي حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مديريت ميکنند.
اينور دنيا : اگر بخواهند از کسي هيچ استفادهاي نکنند، او را مشاور مديريت ميکنند.
اونور دنيا : اگر کسي از کار برکنار شود، عذرخواهي ميکند و حتي ممکن است محاکمه شود.
اينور دنيا : اگر کسي از کار برکنار شود، طي مراسم باشکوهي از او تقدير ميشود و پست مديريت جديد ميگيرد.
اونور دنيا : مديران به صورت مستقل استخدام و برکنار ميشوند، ولي به صورت گروهي و هماهنگ کار ميکنند.
اينور دنيا : مديران به صورت مستقل و غيرهماهنگ کارميکنند، ولي به صورت گروهي استخدام و برکنار ميشوند.
اونور دنيا : براي استخدام مدير، در روزنامه آگهي ميدهند و با برخي مصاحبه ميکنند.
اينور دنيا : براي استخدام مدير، به فرد مورد نظر تلفن ميکنند.
اونور دنيا : زمان پايان کار يک مدير و شروع کار مدير بعدي از قبل مشخص است.
اينور دنيا : مديران در همان روز حکم مديريت يا برکناريشان را ميگيرند.
اونور دنيا : همه ميدانند درآمد قانوني يک مدير زياد است.
اينور دنيا : مديران انسانهاي ساده زيستي هستند که درآمدشان به کسي ربطي ندارد.
اونور دنيا : براي مديريت، سابقه کار مفيد و لياقت لازم است.
اينور دنيا : براي مديريت، مورد اعتماد بودن کفايت ميکند.
اونور دنيا : مدير فعالترين فرد سازمان است با مشغله فراوان.
اينور دنيا : مدير کم کارترين فرد سازمان است با مشاغل فراوان.
|
فرستنده:سروش
1393/02/10
|
***درصورت فراموشي رمز ويندوز چه بايد کرد؟***
احتمالا براي شما هم پيش آمده که کلمه عبور ويندوز خود را از ياد برده باشيد؛ در چنين مواردي در صورت وجود ديسک مربوط به نصب سيستمعامل، بازيابي کلمه عبور کار چندان سختي نيست اما در صورت نداشتن هيچيک از اينها ميتوانيد از برنامههايي شبيه به Offline Windows Password استفاده کنيد.
کار با اين برنامه بهقدري ساده است که شما را از اجراي فرآيندهاي پيچيده و برخي مواقع مخرب، بينياز ميکند.
مرورگر خود را باز کنيد و به آدرس pogostick.net/~pnh/ntpasswd برويد. روي عبارت Instructions & image to download کليک کنيد و از بخش Download لينک cd110511.zip مربوط به Bootable CD image را دانلود کنيد.
براي رايت کردن آن روي سيدي، از Image Burner ويندوز و يا ابزاري مثل (Img Burn (imgburn.com استفاده کنيد.
سيستم را توسط سيدي ساخته شده بوت کنيد. براي انجام اينکار بايد به بخش بايوس برويد و در آنجا اولويت را به سيدي تغيير دهيد. زماني که سيدي بوت شد، چند مرحله را بايد پشت سر بگذاريد؛ ترجيحا براي افزايش سرعت کار در اين مراحل پرسش و پاسخ، کليد Enter را بزنيد. براي مثال، آنطور که در تصوير ميبينيد، از شما پرسيده ميشود که پارتيشن يک را برگزينيد و در صورت زدن Enter، گزينه پيشفرض انتخاب خواهد شد.
گام مرحله دوم را تا پرسش چهارم (يعني آنجايي که از شما سوالي مبني بر رجيستري و ويرايش کاربري پرسيده ميشود) ادامه دهيد. در مرحله Edit User Info & Passwords بايد نام کاربري را وارد کنيد که قصد تعويض يا بازيابي کلمه عبور آن را داريد. پس از وارد کردن نام کاربري، Enter را بزنيد.
در اين مرحله مقابل همان گزينهاي که نام کاربريتان را وارد کردهايد بايد کلمه عبور دلخواهي را تايپ کنيد. بهتر است اين قسمت را خالي بگذاريد؛ بنابراين بار ديگر فقط کليد Enter را بزنيد. با انجام اينکار کلمه عبور براي نام کاربري دلخواه شما حذف شده و براي ورود مجدد به ويندوز نيازي به وارد کردن آن نيست. به اين ترتيب، پس از ورود به ويندوز ميتوانيد يک کلمه عبور جديد انتخاب کنيد.
در اين گام بايد فرآيند تغيير کلمه عبور را به اتمام برسانيد. علامت ! را تايپ کنيد و Enter را بزنيد. براي ذخيره کردن مراحل انجام شده و گام نهايي حرف Y را تايپ کنيد. توجه داشته باشيد که پيام EDIT COMPLETE نشان از تکميل موفقيتآميز فرآيند است. سيستم را رياستارت کنيد و بدون هيچ مشکلي وارد ويندوز شويد. در صورت نياز کلمه عبور جديدي را براي کاربر تنظيم کنيد.
|