صفحه اول درباره ما اخبار اقتصادی  آموزشی گالری ناریان در جهان یاد یاران تماس با ما  نقشه سایت
 

  بازگشت
 

 موضوع: با کمال تاسف و تاثر , آقای حاج سید عظیم میرغیاثی به رحمت ایزدی پیوست.  تاریخ:  1392/01/19

با کمال تاسف و تاثر , آقای حاج سید عظیم میرغیاثی به رحمت ایزدی پیوست.

لحظاتی قبل اطلاع یافتیم آقای حاج سید عظیم میرغیاثی به دلیل ایست قلبی دار فانی را وداع گفت و امروز 19فروردین 92 در آرامستان زادگاهش روستای ناریان به خاک سپرده خواهد شد.

به همین مناسبت مجلس ختمی در روز پنجشنبه 22 فروردین 92 از ساعت 3 الی 5 در مسجد جامع هشتگرد منعقد خواهد شد.

 

بدينوسيله ضمن عرض تسليت به بازماندگان , بويژه همسر محترمه و برادر بزرگوارشان آقا سيد علي وپسرانش آقایان سيد روح الله،وسيد

 محسن و دختران وخواهر داغدار، وساير بستگان ايشان , براي آن مرحوم طلب آمرزش مي نماييم خدايش رحمت نمايد.

روابط عمومي سايت ناريان  


 از فرزندان با وفای آن مرحوم که , مدام به هرجا که یادآور خاطره پدر است و عطر پدر را  میتوانند از آنجا استشمام کنند سری زده و با وی درد دل می کنند , درخواست داریم عکسهای دیگری برای درج درسایت برایمان ارسال کنند.

بدانید که سیدعظیم نمرده و چهره معصوم و یادش همواره در دل همه ناریانیها زنده است وهمه از ایشان به نیکی یاد می کنند.

 

 

یاد آن شب به خیر که از مکه آمده بودند و در تالاری در مهرآبادجنوبی در مراسم ولیمه اشان شرکت کردیم و ساعاتی را باهم گذراندیم . حیف که قدر لحظات را کمتر می دانیم و بعد افسوس آن لحظات را میخوریم.


و این هم عکسی که خانواده آن مرحوم در شب اولین سالگردش دراین صفحه درج کردند

 

 

نظرات , دیدگاه ها  و پیامهای شما در خصوص مطلب بالا :
فرستنده: آشوری  پنجشنبه 28 تير 1403
 تسلیت به خانواده محترم وبزرگوار آن مرحوم
فرستنده: زهرا  شنبه 14 فروردين 1395
 بدترین لحظه توی زندگی وقتی که.... برسی به تکرار جمله ی اگه بابام بود.... اگه بابام بود....... هوای نبودنش داره خفه ام میکنه................
فرستنده: زهرا  دوشنبه 25 آبان 1394
 پدرم *** ای کاش تو بازآیی ومن پای تو بوسم**** درسجده روم صورت زیبای تو بوسم***** هرجاکه برفتی ودمی جای گرفتی***** آنجا بروم گریه کنان جای تو بوسم******
فرستنده: زهرا  پنجشنبه 07 خرداد 1394
 تقديم به پدرانى كه نيستند قلمم راست بايست! واژه ها... گوش به فرمان قلم! همگي نظم بگيريد مودب باشيد! صاحب شعر عزيزي است بنام پدر امشب از شعر پُرم، کو قلم و دفتر من؟! آنقَدَر وسوسه دارم بنويسم که نگو... تک و تنها و غريبم! تو کجايي پدر...؟! آنقَدَر حسرت ديدار تو دارم که نگو... بسکه دلتنگ تو ام، از سرشب تا حالا... آنقَدَر بوسه به تصوير تو دادم که نگو... جانِ من حرف بزن! امر بفرما پدرم.. آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو... کوچه پس کوچه ي اين شهر پر از تنهاييست آنقَدَر بي تو در اين شهر غريبم که نگو... پدر اي ياد تو آرامش من...! امشب از کوچه ي دلتنگيِ من ميگُذري؟! جانِ من زود بيا بغلم کن پدرم...! آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو. آنقَدَر شعر براي تو بخوانم که نگو... رو به رويم بِنِشيني کافيست همه دنيا به کنار... تو که باشي پدر! دست و دلبازترين شاعر اين منطقه ام آنقَدَر واژه به پاي تو بريزم که نگو... گرچه از دور ولي،دست تو را ميبوسم نه شعار است ،نه حرف! آنقَدر خاک کف پاي تو هستم که نگو
فرستنده: زهرا  شنبه 12 ارديبهشت 1394
 ""بنام پدر""" آب را گل نکنيم ؛ پدرم در خاک است … وقتي ديروز باران باريد“آن مرد در باران آمد” را به ياد آوردم“ آن مرد با نان آمد” يادم آمد که ديگر پدرم در باران با ناني در دست و لبخند بر لب نخواهد آمد، ديروز دلم تنگ شد و با آسمان و دلتنگي اش با زمين و تنهائيش با خورشيد و نبودنش به ياد پدر سخت گريستم ... پدرم وقتي رفت سقف اين خانه ترک بر ميداشت، پدرم وقتي رفت دل من سخت شکست، خاطر خاطره ها رخ بنمود، زندگي چرخش يک خاطره است، خاطر خاطره ها را نبريدش از ياد، پدرم وقتي رفت آسمان غم زده بودو زمين منتظر ….. زندگي چرخش ايام و گذار من و توست و کسي گفت به من: آب را گل نکنيدپدرم در خاک است، زندگي مي گذردکاش يک فاتحه مهمان شقايق باشيم و زمين کوچک نيست دل ما تنگ و نفس سنگين است کاش ميشد آموخت که سفر نزديک است ، خاطر خاطره ها را نبريدش از ياد.... زندگي مي گذردکاش يک فاتحه مهمان شقايق باشيم بياد همه ي پدراي آسمونی دنياا
فرستنده: فرزند  پنجشنبه 20 فروردين 1394
 لبخند روی لبانم پوشالیست هیچ کس از آشفتگی درونم در 19فروردین 92آگاه نیست درس آنروز اینست که باید آگاه باشیم که هرنفس،یک نفس به خدا نزدیکتر میشویم ‏‎ .‎
فرستنده: زهرا  سه شنبه 18 فروردين 1394
  نمی دانی که چه قدر دلم برایت تنگ است تک تک روزها را پشت سر می گذارم کارهایم را به انجام می رسانم آن گاه که باید لبخند، می زنم حتی گاه قهقهه می زنم ولی از ته قلب تنهای تنها هستم هر دقیقه یک ساعت و یک ساعت یک روز طول می کشد آنچه مرا در گذراندن این روزها یاری می کند فکر به توست ای کاش در کنارم بودی بابایی…….. ........ رفــــــت! پر کشیــــــــد! روحــــــــــش طاقــــــت ایـــــــن دنیـــــــــا را نـــداشتـــــ! دنــــــیا برایــــــش قفــس بود…. قفســــــــــی تنـــــگ..!! ســـــردش استــــ !!! دیگر مهمــــــــــان خــــــــــــاک ســــرد اســــت!!! پــــــــرواز کرد!! اما مـــــن چــــه کنمـــــــ بــــا ایـــــن همهــ دلـــــتنگـــــــــــی؟؟؟
فرستنده: زهرا  جمعه 14 فروردين 1394
 سلام بابای خوبم تولد شصت ویک سالگیت مبارک دوستت دارم همیشه در یاد منی
فرستنده: زهرا  سه شنبه 28 بهمن 1393
 وقتی پدر نیست انگار زندگی هم نیست آرامش هم نیست وقتی پدر نیست انگار همه چیز عوض شده وقتی پدر نیست انگار زندگی با هیچ چیزی شیرین نمیشه وقتی پدر نیست انگار خنده ها از هزاران گریه تلخ تر میشه کاش خدا یه فرصت دیگه بهم میداد تا با پدرم بودن را بیشتر احساس میکردم کاش میشد دوباره بهش بگم دوستش دارم بهش بگم بابا زندگی بی تو معنا نداره کاش میشد فرصت های از دست رفته رو جبران کرد... بابا خیلی دوست دارم دلم برات تنگ شده * خدایااااا مواظب بهترینم باش *
فرستنده: زهرا  سه شنبه 28 بهمن 1393
  پدر یعنی آنقدر جایت در این دنیا تنگ بود که به زیر خاک پناه بردی............
فرستنده: زهرا  چهارشنبه 08 بهمن 1393
 پدرکه نداشته باشی... هیچکس نمیفهمه تودنیاچی بهت میگذره... پدرکه نداشته باشی.. هیچکس درک نمیکنه پشت هرلبخندت چندهزارتابغض پنهان شده. پدرکه نداشته باشی... نبایدازهیچ کس هیچ انتظاری داشته باشی تومحکومی به بی پدربودن پس خودت بایدمردزندگیه خودت باشی... پدرکه نداشته باشی... همه فکرمیکنن هربلایی بخوان راحت میتونن سرت دربیارن همه برات بی پروامیشن.... پدرکه نداشته باشی.... هرلحظه اززندگیت تودلت میگی اگه پدرم بودالان اینجوری نمیشد.... پدرکه نداشته باشی... همیشه یه هاله اشک توچشماته مخصوصااگه دخترباشی بیشتربهت سخت میگذره... پدرکه نداشته باشی... هیچ سایه ای بالای سرت حس نمیکنی همیشه همه جوردیگه ای نگات میکنن.. همیشه احساس خفگی میکنی... حس پوچی میکنی. پدرکه نداشته باشی... خیلی بهت سخت میگذره .. دلم تنگه برات پدرم...
فرستنده: زهرا  جمعه 28 آذر 1393
 سایه ای بود و پناهی بود و نیست لغزشم را تکیه گاهی بود و نیست سخت دلتنگم کسی چون من مباد سوگ حتی قسمت دشمن مباد
فرستنده: زهرا  دوشنبه 03 آذر 1393
 دلم خیلی برات تنگ شده بابا .. کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فرستنده: زهرا  شنبه 03 آبان 1393
  ای پدر بوی شقایق می دهی / عاشقی را یاد عاشق می دهی با تو سبزم گل بهارم "ای پدر / هر چه دارم از تو دارم ای پدر خوشبختی یعنی قلب پدر و مادرت بتپد............................
فرستنده: زهرا  دوشنبه 31 شهريور 1393
 دلم بهانه ات را می گیرد..... چقدر امروز حس می کنم نبودنت را ..... صدایت در گوشم می پیچد و من می گویم جانم ؟....مرا صدا کردی؟؟
فرستنده: زهرا  يکشنبه 09 شهريور 1393
 وقتی عکس روی قبر بابامو نگاه میکنم یاد اون روزی می افتم که چه قدر با ذوق آماده ی گرفتن همون عکس بود......................
فرستنده: زهرا  سه شنبه 28 مرداد 1393
 پدرم من بودنت راخواندم و تمرین کردم قرار نبود نبودنت را امتحان بگیری
فرستنده: فرزند  جمعه 03 مرداد 1393
 پدرم بزرگوارم میگفت; هرزمانی که احساس کردید تنهای تنهایید بدانید که خداوندی بلند مرتبه و عظیم الشان در کنار شما هست و خواهد بود پس تا میتوانید از او رحمت ومغفرت طلب کنید
فرستنده: زهرا  پنجشنبه 05 تير 1393
 شانه هایت تکیه گاهم بود و نیست دستهایت سر پناهم بود و نیست اشتیاق دیدنت لبخندها و اخمهایت کاش در طرح نگاهم بود و نیست
فرستنده: محسن  پنجشنبه 25 ارديبهشت 1393
 پدرم نیست ولی خاطره هایش باقیست/ یاد آن قلب پر از مهر و صفایش باقیست / مرگ پایان کسی نیست که عاشق باشد / پدرم رفت ولی عشق و دعایش با قیست /// روزت مبارک ///
فرستنده: zahra  يکشنبه 21 ارديبهشت 1393
 نبودن هایی هست که هیچ بودنی جبرانشان نمی کند و آدمهایی هستند که هرگز تکرار نمی شوند و تو آنگونه ای " پدر"
فرستنده: زهرا  سه شنبه 09 ارديبهشت 1393
 پدرم بعد از تو /دل ما پرخون شد/ مادرم تنها ماند/ خانه طوفانی شد/ مهربانیها رفت/ برکت رفت پدرم بعداز تو / مهربانی پر زد / شور و شادمانی پر زد پدرم بعد از تو / روزگارم سخت است / زندگی سنگین شد /غصه ها قلب مرا ترک نکرد پدرم بعد از تو /همه گفتند :که چه اسان رفتی کاش ما رفتنمان اسان بود / و نفهمیدند که تو چه بودی /چه کردی /چگونه زغم و رنج رها گشتی "" زندگی راه درازیست حریفش مرگ است ""
فرستنده: زهرا دتر  شنبه 06 ارديبهشت 1393
 پدرم هر وقت می گفت: "درست میشه" تمام نگرانیهام به یکباره رنگ می باخت..
فرستنده: سید علی میرغیاثی(سید محمد)  چهارشنبه 20 فروردين 1393
 انا لله و انا الیه راجعون / در اینجا لازم است از طریق این رسانه این مصیبت دردناک را خدمت خانواده آن عزیز و دیگر بستگان تسلیت گفته و آرزوی مغفرت و آمرزش برای مرحوم و صبر جزیل برای بستگان وی از درگاه خداوند متعال مسئلت نماییم روحش شاد و یادش گرامی باد
فرستنده: زهرا  چهارشنبه 20 فروردين 1393
 سلام از لطف شما خیلی متشکریم .
فرستنده: علي شريف كاظمي  چهارشنبه 20 فروردين 1393
 سلام انشاا..خدا به شما صبر بده ما رو هم تو غم خودتون شريك بدونيد.روحش شاد
فرستنده: فرزندانت  سه شنبه 19 فروردين 1393
 یکسال از فراقت گذشت و ما هنوز به راستی جای خالی تو را باور نداریم . کاروان زندگی به حکم جبر زمان به پیش میرود و ما هر بار که به عقب بر میگردیم قلبمان به خاطر جدایی از عزیزی که زود از میان ما رفت به درد آمده و اشک حسرت از چشمانمان جاری می شود. چه سخت است در دل گریستن و سخنی بر زبان نراندن. چه سخت است بدون تو زیستن و چهره ی پر مهر و خندان تو را در خاک جستن.
فرستنده: زهرا  سه شنبه 12 فروردين 1393
 بعد از تو توی دلم هیچی جز غم نیست..................................
فرستنده: دتر  سه شنبه 12 فروردين 1393
 سلام بابا جون خوبی ؟ فردا تولدته .امشب می خواهیم برات جشن تولد شصت سالگی بگیریم به ما سر بزن ما منتظرتیم ....خیلی دلمون برات تنگ شده
فرستنده: عمو خداداد  پنجشنبه 07 فروردين 1393
 به یاد دوست صمیمی ام «حاج سید عظیم میرغیاثی» و در آستانه اولین سالگرد فراق پدری مهربان: پدر یعنی تپش در قلب خانه/ پدر یعنی تسلط بر زمانه/ پدر احساس خوب تکیه بر کوه/ پدر یعنی تسلی وقت اندوه/ پدر یعنی ز من نام و نشانه/ پدر یعنی فدای اهل خانه/ پدر یعنی غرور و مستی من/ پدر یعنی تمام هستی من/ پدر یعنی تمامی وجودم/ پدر بعد از خدا تنها سجودم/
فرستنده: عمو خداداد  شنبه 02 فروردين 1393
 وقتی جوانه نیست, کجا عید می شود؟ بابا که خانه نیست کجا عید می شود؟ بابا بهانه ی همه ی عاشقانه هاست. وقتی بهانه نیست کجا عید می شود؟ یاد و خاطره ی دوست بسیار عزیزم حاج سید عظیم جاودانه باشه در قلب ها
فرستنده: زهرا  شنبه 02 فروردين 1393
 تحویل نمی گیرم سالی را که بدون تو تحویل می شود .
فرستنده: زهرا  چهارشنبه 07 اسفند 1392
 بی خداحافظی کوچ کرد.او در میان تنهاییش پر کشید و رفت اما هنوز صدای قدمهایش را میشنوم ................کاش دوباره می آمد . رفتنت را هرگز باور نخواهم کرد" که چه زود چه ناگهانی .....کاش هنوز برایمان می ماندی ...................
فرستنده: زهرا  يکشنبه 29 دی 1392
 از آسمان بدم می آید, از و قتی پدرم را برد و دیگر پس نداد. یک نفر به آسمان بفهماند, من پدرم را می خواهم باران مشکلی از من حل نمی کند........
فرستنده: zahra  پنجشنبه 21 آذر 1392
 ای که بهترین خاطره در قلب منی // نیست افسوس تو را وعده ی باز آمدنی // سخنم با تو ولی پاسخ حرفم به سکوت //کاش میگفت مرا سنگ مزارت سخنی // خیلی دلم برات تنگ شده بابای خوبم ...............
فرستنده: زهرا:  پنجشنبه 21 آذر 1392
 در دلم آرزوی آمدنت می میرد. رفته ای اینک اما, آیا باز می گردی؟؟؟چه تمنای محالی !!!!!!!!!!!!!!
فرستنده: زهرا:  1392/07/27
 زندگی دفتری از خاطره هاست .یک نفر در دل شب .یک نفر در دل خاک .یک نفر همدم خوشبختی هاست. یک نفر همسفر سختی هاست .چشم تا باز کنیم عمرمان میگذرد ما همه همسفر و رهگذریم ......انچه باقیست فقط خوبیهاست.....
فرستنده: مهدی  1392/07/27
 بیاموز که قدر آنچه داری را بدانی , پیش از آنکه گذشت زمان تو را مجبور کند که قدر آنچه "داشتی" رابدانی .....................
فرستنده: زهرا:  
 کاش بودی تادلم تنها نبود ** تااسیر غصه ی فردا نبود ** کاش بودی تا فقط باور کنی ** بی تو هرگز زندگی زیبا نبود**
فرستنده: فرزند:  
 سلام پدرم ؛ نمیدانم کجایی وچه میکنی؟ ولی اکنون که۱۳۴ روز از غروب رفتنت میگذرد یاد سیمای مهربانت خاطرم را نوازش میکند. قلبم شکسته است ومحزون...اماامیدوارم،امیدوار به عظمت و رحمت خداوندگار که هیچ تکیه گاهی همچون او برای انسانها نیست .
فرستنده: سمیه عروس  
 پدر جان! تو رفتی و با رفتنت داغ به دل همه ی ما گذاشتی می خواستم بگویم در نماز شبت مرا هم دعا کن ولی افسوس که تو رفتی و تنها عطر حضورت در پای سجاده برای ما باقی مانده دیگر فصل بهار هم سرحالم نمیکند! میدانی چرا؟ چون با هر بهار غم از دست دادن تو دوباره برایم زنده میشود چقدر جای تو پیش ما خالیست لبخندهای تو به من آرامش میداد نگاه مهربان تو به من آرامش میداد تو همیشه در قلب من می مانی و من همیشه به یاد تو خواهم ماند دوستت دارم حاج عظیم .
فرستنده: فرزند:  
 پدرجان آنقدر دلم تنگ دیدارت است که فقط آغوشت آرامم میکند ولی افسوس... اما مسرورم،ازاینکه دراین دنیا همه ازتو به نیکی یاد میکنند واین همان حقیقتی است که انسان را در پیشگاه خداوند سربلند میکند.
فرستنده: سیده زینب :  
 انسان عزیزانش را فراموش نمی کندبلکه تنها به ندیدنشان عادت می کند.......................................
فرستنده: سید محسن :  
 باز باران !اما این بار بی ترانه گریه های بی بهانه می خورد بر سقف قلبم یاد آرد روی ماهت باورت شاید نباشد که دلم تنگ است برایت
فرستنده: سید روح الله :  
 پ مثل پناه.پ مثل پدر.همانکه نبودنش مرگ غرورمان را رقم زده وجای خالی اش اندوه بار بر سر مان هوار میکشد. کاش ما هم پدر داشتیم.
فرستنده: عروس مینا  
 نامش را عشق نهادیم / که درسکوت این همه خاطره ناتمام ماند-ودرطلوع صبحی که سقف آسمان کوتاه بود به شیرینی یک خواب رفت....که رفت.اودرست بود. تانگاه میکنی وقت رفتن است حرفهای ماهنوزناتمام..........
فرستنده: پیامی از دیار باقی:  
 سلام ای بعد ما آیندگان رفتنی /// برشما خوش باشد این غمخانه ناماندنی
فرستنده: دخترت م  
 آنکس که مرا مونس جان بود پدر بود؛ آنکس که مرا روح و روان بود پدر بود؛ رفتی با آرامش ولی داغت بر دل ما هست همیشه؛ پیوسته دل ما به همراه روح پاکت هست همیشه؛
فرستنده: دخترت  
 از ملک جهان رفت به جنت پدر ما برداشته شدسایه لطفش زسر ما افسرده نمی خواست دل همسر وفرزند افسوس که فلک کردپرازغم جگر ما
فرستنده: محسن صابری‏(داماد مرحوم‏)‏ :  
 غم بی پدری اندوه بزرگی برای ماست؛از این رو مصیبت بزرگ وارده را به همسر عزیزم و خانواده محترمش تسلیت میگم و برای شادی روح آن مرحوم طلب مغفرت و برای بازماندگانش طلب صبرو سلامتی از خدای منان دارم؛ روحش شاد و یادش گرامی باد؛

شما هم میتوانید دیدگاه ها , نظرات  و پیامهای خود را درخصوص مطلب بالا , از طریق فرم زیر ارسال نمایید :

  * نام فرستنده : 
پست الکترونیکی :
* متن پیام:
 
  © 2006 www.naryan.com | Taleghan, Naryan | SMS: 3000722001892

صفحه اولاخبارآموزشیاقتصادی |گالری |ناریان درجهانیادیارانتماس با مادرباره مانقشه سایت