صفحه اول درباره ما اخبار اقتصادی  آموزشی گالری ناریان در جهان یاد یاران تماس با ما  نقشه سایت
 

شهيد سيدعلي ميرغياثي

زندگی نامه شهید سید علی میرغیاثی

شهداء ذخائر عالم بقاء هستند.امام خمینی

شهید سید علی در خردادماه سال 1342 در روستای ناریان در خانواده ای مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود.

در سن هفت سالگی وارد دبستان شد و بعد از مدت پنج سال و با موفقیت دوره ابتدایی را به پایان رسانید و برای یادگیری قرآن حدود دو سال در مکتب خانه تحصیل نمود.در کنار درس خواندن به پدر و مادر خود نیز در کار کشارزی کمک می کرد.

در سن چهارده سالگی در تهران مشغول به کار شد و پس از پنج سال کار بافندگی و خیاطی در تاریخ 1361/05/23 از طریق لشگر محمد رسول الله(ص)کرج به جبهه های حق اعزام گشت.

همیشه به فکر شهیدان بود و خاطره های آنان را بازگو می کرد.در چند روزی که به مرخصی می آمد،نزد خانواده های شهداء می رفت و آنها را دلداری می داد و خود را در غم آنها شریک می دانست.

در مدت سه سال که در جبهه های غرب و جنوب مشغول نبرد و خدمت بود یکبار از ناحیه دست و یکبار از ناحیه پا در اثر اصابت ترکش مجروح شد و یکبار نیز در اثر گازهای شیمیایی آسیب دید.مدتی در واحد تدارکات لشگر به خدمت مشغول بود و چندبار نیز در عملیاتها شرکت نمود.

و سرانجام در تاریخ 134/01/05 در عملیات بدر در جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت نایل گشت.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد.


بسمه تعالی

وصیت نامه شهید سید علی میرغیاثی

محل شهادت: جزیره مجنون

تاریخ شهادت : 1364/01/05

ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
گمان مبرید آنهایی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند،بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی میخورند.

وصیت نامه حقیر سید علی میرغیاثی متولد 1342 به شماره شناسنامه 14170 صادره از تهران محل تولد طالقان،قریه ناریان

با سلام و درود بی پایان به روان پاک شهیدان صدر اسلام تا شهدای انقلاب اسلامی ایران و با سلام و درود به پیشتازان انقلاب اسلامی که در راس آنها قائد اعظم امام خمینی پرچمدار حماسه آفرین حسینی که برای پیشبرد هدفهای اسلام عزیز، بر طاغوت و طاغوتیان عصر خود پیروز گشته و چون ابراهیم بت شکن ، تمام بت ها را درهم شکسته و می رود تا پرچم اسلام را در همه اقصی نقاط جهان به اهتزاز در آورد.

این درخت انقلاب برای سیراب شدن احتیاج به خون دارد.اماممان "هل من ناصر ینصرنی" صدا میزند،بر ملت مسلمان ایران واجب است که به این پیام لبیک بگویند و این درخت را با خون خود سیراب کنند.من نیز به نوبه خود این امر را برای خود یک وظیفه شرعی دانستم و از دنیا بریدم و به جبهه جنگ علیه باطل،جنگ میان حسین و یزید زمان شتافتم و به امام لبیک گفتم.سردمداران کفر و نوکران سر سپرده آنان چون صدام و صدامیان باید بدانند که تا زمانی که خون جوانان مسلمان دنیا در رگهایشان جریان دارد ، نمی توانند حتی یک لحظه از پیشرفت انقلاب اسلامی مسلمانان جلوگیری کنند.

و از پدر و مادر بزرگوارم این انتظار را دارم که قربانی خود را با خلوص نیت به پیشگاه خداوند متعال و دین محمدی او تقدیم کنند و میخواهم که صبور باشند،چرا که خداوند می فرماید : " ان الله مع الصابرین " بدرستی که خداوند با صبر کنندگان است و دیگران را به صبر و بردباری دعوت نمایند.واز برادران و همرزمان انتظار دارم که از پیروان راستین امام خمینی بت شکن باشند،چرا که اسلام و قرآن به شما جوانان احتیاج دارد و خداوند نمی بخشد کسی را که در این زمانه بی تفاوت باشد.اگر توانایی جبهه را ندارید در پشت جبهه برای خدا کار کنید چرا که این زمانه ، زمانه امتحان است و خوشا به حال کسی که از این امتحان سربلند بیرون بیاید.

و از پدر و مادر عزیزم تقاضا دارم که در مرگم زیاد گریه و زاری نکنید.بلکه شادی کنید و باید خوشحال باشید از این بابت که مسئولیت امانتداری شما به پایان رسیده است.و تو مادر عزیزم باید مثل زینب کبری رشید و بردبار و صبور چون کوهی استوار باشی.تو باید چنان روحیه ای از خود نشان بدهی که مادران دیگر از تو درس شهامت بیاموزند.

در پایان دعا و شعار همیشگی یادمان نرود:

" خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) حتی در کنار مهدی خمینی را نگهدار "
رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما
زیارت کربلا نصیب ما بگردان
معلولین و مجروحین شفا عنایت فرما
اسرای ما آزادشان بفرما
صدام و صدامیان نابودشان بفرما.
 

خداحافظ همگی شما

1362/11/24


زندگینامه شهید سید علی میرغیاثی

شهید سید علی در خرداد ماه 1342 در روستای ناریان طالقان در دامن سیادت و دیانت به دنیا آمد و دوران کودکی را در همین روستا گذراند. او که طفلی با استعداد و خوش قریحه بود برای فراگیری قرآن، دو سال از مکتب خانه های روستا استفاده نمود، سپس دوره ابتدائی تحصیلی را با موفقیت در همین روستا پشت سرگذاشت. به علت محرومیت های اقتصادی و کمبود امکانات تحصیلی آن روزگار، در سن 14 سالگی عازم تهران وآنجا در کارگاهی مشغول کار و تلاش شد.

ایشان که از آغاز زندگانی با آموزه های دینی آشنا و بزرگ شده بود ، زمینه بسیار مساعدی برای بهره گیری بهتر از مواهب انقلاب اسلامی داشت و با سرعتی هرچه تمام تر مراحل کمال دینی را طی نمود و با قرار گرفتن در جریان انقلاب و حضور در مجامع انقلابی و فعالیت های سیاسی از روشن بینی خاصی برخوردار شده بود.استعدادهای خدادادی و صفای باطن و روحیه عبودیتش او را به جوانی ملکوتی تبدیل کرده بود که جز پیمودن مسیر شهادت و سعادت چیز دیگری شایسته و لایق عنصر الهی او نبود.

او در تاریخ 1361/05/23 از طریق لشکر محمد رسول الله (ص) به جبهه دفاع حق علیه باطل عازم گشت و مدت سه سال در جبهه های غرب و جنوب مشغول نبرد با أیادی استکبار شد و در این مدت در اوج خلوص و فداکاری، شجاعتها و رشادتهای فراوانی از خود به یادگار گذاشت و بارها پیکر نازنینش پذیرای جراحت های ناشی از تیر و ترکش شد، ولی هرگز این جراحتها نتوانست در عزم آهنین او اثر بگذارد. سید علی یکبار از ناحیه دست مجروح شد ولی دست از انقلاب و ارزش های الهی آن برنداشت، بار دیگر ترکش های کینه توزانه دشمن به پایش آسیب وارد کرد ولی او پای از کوی دوست نکشید. بار دیگر به وسیله سلاحها ی شیمیایی مورد اصابت قرار گرفت ولی روح بلند و قهرمان او تسلیم ترس نشد و جدی تر از همیشه در عملیات های مختلف، مردانه حضور پیدا کرد تا سرانجام در تاریخ 1364/1/5در عملیات بدر با شهدای بدر ،احد و کربلا محشور شد و سرسفره جوانان هاشمی از نعمت الهی منتعم گردید. حادثه شهادتش در جزیره مجنون رخ داد.مدال زیبای شهادت بر تارکش مبارک و نوشیدن از جام لقاء محبوب گوارایش باد.

                    عشق مولا کی کم از لیلا بود                    جان سپردن بهر او اولی بود.

نکاتی چند از وصیت نامه شهید سید علی میرغیاثی

1- (با) آرزوی پیشبرد اهداف اسلام عزیز بر علیه طاغوت وطاغوتیان.... تا پرچم اسلام در همه نقاط جهان به اهتزاز درآید.

2- این درخت انقلاب اسلامی برای سیراب شدن احتیاج به خون دارد.

3- من نیز به نوبه خود این امر( پاسخ گویی به هل من ناصرامام ره)را برای خود یک وظیفه شرعی دانستم و از دنیا بریدم و به جبهه جنگ علیه باطل ، جنگ میان حسین(ع) و یزید زمان شتافتم .

4- سردمداران کفر و نوکران سرسپرده آنان... باید بدانند که تا زمانیکه خون جوانان مسلمانان دنیا در رگهایشان جریان دارد، نمی توانند حتی یک لحظه از پیشرفت انقلاب اسلامی مسلمانان جلوگیری کنند.

5- از پدر و مادر بزرگوارم این انتظار را دارم که  قربانی خود را با خلوص نیت به پیشگاه خداوند متعال و دین محمدی او تقدیم کنند.  صبور باشند و دیگران را به  صبر وبردباری دعوت نمایند.

6- از برادران و همرزمان انتظار دارم که از پیروان راستین امام خمینی بت شکن باشند .

7- خداوند نمی بخشد کسی را که در این زمانه بی تفاوت باشد.

8- اگر توانائی جبهه را ندارید در پشت جبهه برای خدا کار کنید.

9- و تو مادر عزیزم باید مثل زینب کبری رشید و بردبار وصبور و چون کوه استوار باشی .  

بخشی از نامه های شهید

1- هر وقت که از ما یاد می کنید سری به خانواده های شهدا بزنید.

2- بعداز نماز مخصوصاً بعد از نماز صبح برای همه رزمندگان اسلام دعا کنید.

3- امروز ( زمان جنگ) برای همه سخت است اما چه کنیم که مسلمانیم و مسلمانی تنها نماز و روزه نیست .مسلمانی یعنی تسلیم در برابر امر پرورگار .

برگرفته از:یادنامه شهدای ناریان

 

  © 2006 www.naryan.com | Taleghan, Naryan | SMS: 3000722001892

صفحه اولاخبارآموزشیاقتصادی |گالری |ناریان درجهانیادیارانتماس با مادرباره مانقشه سایت