شهید حسن رزاقی

زندگی نامه شهید حسن رزاقی

شهید سرافراز حسن رزاقی مردادماه سال 1346 در روستای ناریان طالقان متولد شد.پدر ایشان آقای کربلایی علی مردی متدین ،متخلق ، مهربان ، ذاکر و عاشق اهل بیت و موذن با اخلاص روستا و مادرشان بانویی صالحه ، لایق و شیفته اهل بیت که از بانوان برگزیده این روستا از نظر اخلاقی و دینی به حساب می آمد و همه او را بانویی با تقوا و اخلاق خوش و اهل صلاح و فلاح می دانستند. این پدر و مادر حسن را با عشق و علاقه وافر به ارزش های دینی و اولیای الهی پرورش دادند.

                   مرا با عشق عترت زاد مادر                          به من شیر محبت داد مادر

                   نمک پرورده این خاندانم                            شهیدی دیگر از این گلسِتانم

این شهید در سن 7 سالگی  به همراه تحصیل در مدرسه ابتدایی روستا نزد پدر بزرگوارش و اساتید دیگر ، روخوانی و روانخوانی قرآن را فرا گرفت. در فصل های بهار و تابستان در کار کشاورزی خانواده اش را یاری می داد و در پاییز و زمستان در راه تحصیل دانش تلاش می کرد. او نوجوانی مودب ، مهربان و خوش اخلاق، آرام و متین بود. به سن 11 سالگی رسیده بود که شب تاریک و سرد زمستانی ستم شاهی به پایان رسیده بود و فجر انقلاب اسلامی به رهبری بزرگ مردی از سلاله رسول خدا (ص)، امام خمینی (ره) طالع شده و نوید برچیده شدن بساط ستمگری و جایگزینی عدالت را می داد. در چنین شرایطی عنصری فاسد و کافر به نام صدام به تحریک مستکبران ، میهن اسلامی ما را مورد هجوم قرار داد. در این اوضاع و احوال ندای مظلومیت محرومان و ستم کشیدگان جهان از حلقوم مبارک روح زمان، خمینی قهرمان طنین انداز شد و همگان را برای دفاع از اسلام و تمامیت ارضی کشور دعوت نمود. در پاسخ به این تقاضا سیل خروشان مردان الهی راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شدند.

     چون باد و آب و آتش اندر پی ات پریدن                   از تو به یک اشاره، از من به سر دویدن

هرچند شهید حسن از روز اول برای حضور در جبهه ها ، دلش در سینه اش قرار نمی گرفت  ولی جوان تر از آن بود که بتواند اجازه حضور دریافت کند تا این که در سال 1362 در حالی که 18 بهار از عمر پر برکتش گذشته بود با شور و شوق فراوان و عزمی آهنین به جبهه های حق علیه باطل شتافت و در اداء دَینش به اسلام و کشور همت گماشت تا این که در تاریخ 11/12/62 پس از نبردی مردانه در منطقه عملیاتی جفیر، شربت شهادت نوشید و عاشقانه قدم در مسیر جوانان کربلای حسینی (ع) نهاد و سرافرازانه سرای خاکی را به مقصد اعلای افلاکی ترک نمود.

      ای کاشکی به عالم تا چشم کار می کرد                  جان بود و آدم آن را قربان یار می کرد

بدن مطهر این شهید سعید پس از تشییع در کنار دیگر همرزمانش در مزار شهدای روستای ناریان به خاک سپرده شد.  روحشان شاد و یادشان گرامی باد.  

برگرفته از:یادنامه شهدای ناریان