صفحه اول درباره ما اخبار اقتصادی  آموزشی گالری ناریان در جهان یاد یاران تماس با ما  نقشه سایت
 

شهید جعفر رزاقی

                                                                                                            

 

صدای بسیار خوبی داشت . در آن روزها با آن صدای گرم و دلنشینی که داشت مرتب سرودهای انقلابی و آهنگ های مذهبی را زمزمه می کرد.

در هنگام تشییع پیکر شهدا با مرثیه خوانی در مدح آنها مراسم های یادبودشان را گرما می بخشید.

شهید جعفر رزاقی در سال 1349 در ناریان به دنیا آمد . یک ساله بود که پدرش را از دست داد. دوره ابتدایی را می گذراندکه به طور منظم در تظاهرات علیه رژیم پهلوی شرکت می کرد. مدتی را در تهران برای امرار معاش  به کار در یک کارگاه بافندگی مشغول شد .

در دوران جنگ تحمیلی با دست بردن در شناسنامه اش قصد داشت به جبهه برود که موفق نشد و بالاخره در سال 1365 از طریق بسیج روستا به جبهه اعزام شد.

شهید جعفر رزاقی در تاریخ 1365/12/28 در منطقه شلمچه (کانال ماهی)

به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در زادگاهش به خاک سپرده شد.

(یادش گرامی باد ...)


زندگی نامه شهید جعفر رزاقی

شهید جعفر تنها فرزند ذکور خانواده اش، در تاریخ 1349/06/01 در روستای شهید پرور ناریان طالقان در دامن خانواده ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. او در سن 6 ماهگی بود که پدر عزیزش مرحوم نیازعلی در مسیر تهیه معاش زندگی در یکی از مناطق صعب العبور این روستا در اثر جاری شدن سیل به دیار باقی شتافت و شهید جعفر و خواهرانش از نعمت حضور پدر مهربان محروم شدند. پس از این حادثه دلخراش مادر مهربان ، قهرمان و صالحه اش کربلایی رقیه رزاقی با تحمل سختی ها ، مرارت ها و کمبود های فراوان، با شایستگی هرچه تمام تر فرزندان خود را حضانت کرد و آنان را با تربیت اسلامی رشد داد.شهید جعفر که فرزندی شیرین و دوست داشتنی بود شدیدا مورد توجه و علاقه مادر ، خواهران و فامیل قرار گرفت. او مقاطع تحصیل ابتدایی و راهنمایی را در روستا به پایان برد و در همین دوران که نهضت اسلامی مردم ایران آغاز شده بود با جدیت تمام در راهپیمایی ها و تظاهرات انقلابی روستا شرکت می نمود و شعارهای پرشور سر می داد.این شهید بزرگوار که از کودکی با خمیرمایه محبت و عشق به اهل بیت نشو و نما کرده بود، به دو چیز علاقه شدیدی نشان می داد، یکی حضور در مراسمات مذهبی و دینی ، قرائت قرآن ، دعا ، مرثیه سرایی و شبیه خوانی و ذکر اهل بیت(ع) و دیگری ، بازی با اسلحه که با امکانات ابتدایی در روستا برای خود به صورت اسباب بازی تهیه می نمود و با آن مشق جنگ می نمود و نهایتا ترکیب بین آن عشق و شور و این روحیه جهادی ثمره شیرین شهادت را بر درخت زیبای وجودش به بار آورد.

شهید جعفر دارای اخلاقی نیکو و پسندیده و قلبی رئوف و دلی پر از ایمان بود.او شب های چهارشنبه و جمعه در مسجد روستا با قرائت دعای توسل و کمیل، احیاگر یاد شهیدان بود.

شهید جعفر در برهه ای از زمان به تهران عزیمت و در یک کارخانه بافندگی مشغول به کار شد و از این طریق برای امرار معاش مادر و هزینه زندگی خود تلاش می نمود.او بارها سعی کرد خود را به خیل کاروان مجاهدان فی سبیل الله و رزمندگان اسلام برساند و در دفاع از اسلام و انقلاب و کشور نقشی ایفا نماید ولی به علت کم بودن سن،مراجع ذیصلاح با اعزامش موافقت نمی کردند تا اینکه به ناچار دست در شناسنامه اش برد و با زیادتر نشان دادن سنش خود را به میعادگاه دوستان خدا رساند و در اوایل اسفندماه 1365 طی وداعی جانسوز و خاطره برانگیز با مادر و خواهرانش جهت آموزش نظامی و رزمی به پادگان سیدالشهداء کرج روانه، و سپس با آمادگی های لازم راهی جبهه های حق علیه باطل شد. او هنگام خداحافظی مادر و خواهرانش را دعوت به استقامت و شکیبایی که سرمایه انسان های با اهداف بلند است نمود و به آن ها گفت: صبر و استقامت شما موجب نشاط روح من است.

سرانجام پس از مجاهدت ها و مبارزات حق طلبانه در تاریخ 1365/12/28با بال و پری خونین به ملاقات معشوقش شتافت و پیکر پاکش در مزار شهدای روستای ناریان در جوار همسفرانش به خاک سپرده شد. یادش جاودانه و دولتش مستدام باد.

           در راه دوست کشته شدن آرزوی ماست          دشمن اگرچه تشنه به خون گلوی ماست

نکاتی از وصیت نامه شهید جعفر رزاقی

تاریخ تنظیم وصیتنامه 1365/12/12

1-   من مسیرم را کورکورانه و یا از سر بیکاری و یا اغراض مادی انتخاب نکردم بلکه برای پاسداری از اسلام و قرآن و مکتب و هدفم که الله است در این راه قدم نهادم.

2- هدفم الله و رهبرم روح الله است.

3-  جهت تحکیم مکتبمان این جان ناقابلمان را فدا می کنیم.

4- وظیفه هر یک از ما این است که به هر وسیله ممکن این انقلاب را کمک کنیم.

5- و تو ای مادرم می خواستی خانة خدا را زیارت کنی اما من خدا را ملاقات کردم. تو می خواستی حجرالاسود را ببوسی اما من ریگهای جنوب و غرب کشور را بوسیدم.

6- مادرم هیچ آرزوئی در دنیا نداشتم جز آرزوی شهادت.

7-  شهادت مردن نیست یک انتخاب است.

8- هیچ چیز این کام تشنه مرا سیراب نخواهد کرد مگر شهادت.

9-  مادرم، صبر و شکیبایی تو باعث نشاط روح من است.

10-  خدایا، طاقت عذاب آخرت را ندارم.

        گر برود جان ما در طلب وصل دوست              حیف نباشد که دوست دوست تر از جان ماست

برگرفته از : یادنامه شهدای ناریان

 

 

 

  © 2006 www.naryan.com | Taleghan, Naryan | SMS: 3000722001892

صفحه اولاخبارآموزشیاقتصادی |گالری |ناریان درجهانیادیارانتماس با مادرباره مانقشه سایت