صفحه اول درباره ما اخبار اقتصادی  آموزشی گالری ناریان در جهان یاد یاران تماس با ما  نقشه سایت
 

شهید یزدان رزاقی

                                                                                                             

...می گفت :

 اگر جنگ تمام شود ومن کاری برای دفاع از کشورم نکرده باشم ، وقتی در خیابان با همسر و فرزندم باشم ، و همسر شهیدی را تنها با فرزندش ببینم از روی او شرم خواهم کرد.

شهید یزدان رزاقی در سال1337 در ناریان متولد شد . دوران کودکی را همانجا سپری کرد و  در یک کارگاه بافندگی در تهران مشغول به کار شد. سا 1359 ازدواج کرد و ثمره 5 سال زندگی مشترک شهید با همسرش سه فرزند می باشد.

سال 1364  از طریق بسیج پایگاه مقداد به جبهه اعزام شد. و مدت سه ماه در جبهه حظور داشت . یک بار به مرخصی آمد تا اینکه در تاریخ 1365/1/23  در هنگام خواندن نماز ظهر ، بر اثر اصابت گلوله ترکش به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در زادگاهش به خاک سپرده شد.

( یادش گرامی باد...)


زندگینامه شهید یزدان رزاقی

شهید یزدان رزاقی در سال 1337 در روستای ناریان طالقان در دامن پاک پدری مهربان ، مذهبی ، تلاشگر و اخلاقی و مادری متدیّنه و شجاع دیده به جهان گشود. او دوران کودکی را در فضای صمیمی این خانواده سپری نمود . از همان آغاز طفولیت کودکی شاد ، فعال و مهربان بود و با فرا رسیدن دوران تحصیل قدم به مدرسه ابتدائی روستا نهاد و تا کلاس ششم ابتدائی را با موفقیت گذراند .  در همین ایام در امورات کشاورزی و کارهای دیگر، یاور پدر زحمت کش خود در امور کشاورزی و دامداری نیز بود . تا اینکه در سن دوازده سالگی به علت فقدان امکانات تحصیلی در روستا برای اشتغال به تهران عزیمت نمود و در یک کارگاه بافندگی با جدیت تمام مشغول کار شد . در همین ایام با افکار انقلابی امام خمینی (ره) آشنا شد و در جلسات سخنرانیهای دینی و انقلابی شرکت نمود و سپس فعالیتهای انقلابی خود را با شرکت در تظاهرات و جلسات پرشور قبل از پیروزی ادامه داد.

ایشان در سال 1358 با یک خانواده متدین و مذهبی وصلت نمود و حاصل این ازدواج سه فرزند می باشد . در سال 1364 برای ادای دَین خویش به اسلام و کشورِ مورد تهاجم دژخیمان قرار گرفته ، راهی جبهه شد و پس از ماه ها مجاهده در راه خدا به تاریخ 23/1/1365 در منطقه فاو و عملیات والفجر 8  هنگام اقامه نماز ظهر با اصابت ترکش های سوزان ِسلاحهای جهانخواران سفاک ، برگ دیگری را بر کتاب مقدس شهادت افزود و مهمان الگو و اربابش سید الشهدا شد و شهید یزدان به یزدان پاک ملحق گردید.

    سرم چون گوی در میدان بگرده                    دلم   از  عهد  و   پیمان   برنگرده

   اگر  قصاب  از  تن واکنه  پوست                  جدا هرگز نگردد جانم از دوست

 

نکاتی از وصیت نامه شهید یزدان رزاقی

تاریخ تنظیم وصیت نامه 65/1/5

1- آغاز حرفم (وصیتم) را با پیامی از شهید حاج همت، فرمانده لشکر27 محمد رسول الله (ص) آغاز می کنم که گفت: «کربلا رفتن خون می خواهد»

2- با ریختن خون پاکان، صالحان و آنانی که دست از زندگانی دنیای فانی کشیده اند. درخت اسلام بارور گردد تا آیندگان از ثمره ی این درخت، هرچه بیشتر بهره گیرند.

3- البته زندگانی، زمانی شیرین است که انسان ذخیره ای برای آخرت داشته باشد.

4- حال که مرگ ما را فرا می گیرد چه بهتر مرگی در راه خدا و خونبار و در راه نیل و رسیدن به خدا داشته باشیم.

5- از مادر مهربانم می خواهم که ضمن رضایت از من دست از امام (ره) برندارند.

برگرفته از: یادنامه شهدای ناریان

 

 

  © 2006 www.naryan.com | Taleghan, Naryan | SMS: 3000722001892

صفحه اولاخبارآموزشیاقتصادی |گالری |ناریان درجهانیادیارانتماس با مادرباره مانقشه سایت